نمودار بیت کوین - تجزیه و تحلیل فنی و تجزیه و تحلیل اساسی چیست؟

  • 2021-10-27

تجزیه و تحلیل فنی به عنوان مجموعه ای از تکنیک ها تعریف شده است که هدف آن پیش بینی قیمت آینده یا نرخ یک دارایی انتخاب شده است. این می تواند اوراق بهادار ، کالاها یا ارز باشد. تجزیه و تحلیل فنی یکی از روشهای محبوب برای تعیین قیمت آینده بیت کوین است. بخش اول این مقاله ویژگی های کلی تجزیه و تحلیل فنی را نشان می دهد ، در حالی که بقیه شاخص ها و الگوهای ارائه شده ای را ارائه می دهند که نسبتاً اغلب برای تجزیه و تحلیل BTC استفاده می شوند.

ویژگی های مختصر تجزیه و تحلیل فنی

هدف از تجزیه و تحلیل فنی تخمین لحظاتی است که یک سرمایه گذار باید تصمیم به خرید یا فروش دارایی بگیرد. تجزیه و تحلیل فنی به تجزیه و تحلیل آماری می پردازد. برای ساده کردن ویژگی های کلی تجزیه و تحلیل فنی اندکی ، می توان گفت که مدل های استفاده شده فرض می کنند که قیمت یک سهام از یک الگوی مکرر پیروی می کند.

این الگوهای ممکن است به شکل ارقام هندسی باشد که می توانند در یک نمودار خوانده شوند ، یا ممکن است بر اساس شاخص های آماری به شکل محاسبات باشند. تجزیه و تحلیل فنی فرض می کند که قیمت ها در معرض روند هستند و تاریخ خود را تکرار می کند ، به طوری که پیش بینی های آینده می تواند از داده های تاریخی حاصل شود.

تفاوت با تجزیه و تحلیل اساسی در این است که تجزیه و تحلیل فنی عوامل کلان اقتصادی را در نظر نمی گیرد. داده های مورد استفاده برای پیش بینی ارزیابی آینده مستقیماً از نمودار خوانده می شود. اگرچه تجزیه و تحلیل فنی با تجزیه و تحلیل اساسی تفاوت معنی داری دارد ، البته هر دو روش می توانند به طور همزمان استفاده شوند. تجزیه و تحلیل بنیادی به این سؤال پاسخ می دهد که دارایی ارزش خرید یا فروش را دارد ، در حالی که تجزیه و تحلیل فنی توضیح می دهد که چه موقع باید این کار را انجام دهد.

بیت کوین - تجزیه و تحلیل فنی ارزهای رمزنگاری شده

بیت کوین یک رمزنگاری است که تقریباً همه از آن شنیده اند. در همین حال ، توجه به این نکته حائز اهمیت است که فقط در سال 2009 معرفی شد. این بدان معنی است که تاریخ محبوب ترین رمزنگاری هنوز هم بسیار کوتاه است.

اصل اصلی عملیاتی این است که یک رمزنگاری غیر متمرکز است. با ارزهای استاندارد فیات ، بهره برداری از ارز مبتنی بر اعتماد به یک صادرکننده مرکزی است. در مورد بیت کوین وضعیت کاملاً متفاوت است و در اینجا اساس امنیت ارائه شده توسط توپولوژی شبکه همسالان به همسالان است. این شبکه از فناوری blockchain استفاده می کند که امنیت معاملات را تضمین می کند. BTC با هیچ بانک یا دولت مرتبط نیست.

افرادی که بیت کوین (BTC) را در اختیار دارند ، کلید رمزنگاری خود را دارند که می توانند با آنها می توانند بودجه دریافت و دریافت کنند. معاملات را می توان با استفاده از نرم افزار در رایانه ، تلفن هوشمند یا به اصطلاح کیف پول سخت افزاری سرد انجام داد.

یکی از ویژگی های بسیار متمایز BTC ، تنظیم حد تأمین واحدهای BTC در 21 میلیون واحد است که فشار تورم قوی را اعمال می کند. بنابراین ، کارشناسان تخمین می زنند که این یک رمزنگاری است که در معرض تورم قرار نمی گیرد.

تجزیه و تحلیل نرخ ارز BTC - ترکیب تجزیه و تحلیل فنی و اساسی

با فشارهای شدید ، بسیاری از افراد بیت کوین را راهی برای حفظ ارزش پول در طول زمان می دانند. بیشتر افراد علاقه مند به بیت کوین از آن به عنوان یک سرمایه گذاری فکر می کنند. شایان ذکر است که این دارایی است که در برابر حباب سوداگرانه بسیار آسیب پذیر است ، به خصوص که محبوبیت بیت کوین (BTC) همچنان در حال رشد است.

بنابراین ، بسیاری از سرمایه گذاران از زمان مناسب برای ورود و خروج از سرمایه گذاری های خود با استفاده از روش های مختلف ارزیابی تعجب می کنند. تجزیه و تحلیل BTC یک بازی هیجان انگیز است ، زیرا قیمت این رمزنگاری دائما در حال نوسان است. البته تغییرات در ارزیابی با سایر ابزارهای مالی رخ می دهد ، اما این ارزهای رمزنگاری شده است که با نوسانات مخصوصاً بزرگ مشخص می شود.

چندین سال از وجود BTC و سایر ارزهای رمزنگاری شده به وضوح نشان داده اند که پویایی بازار در مقایسه با آنچه در بازار سهام یا بازار فارکس مشاهده می شود بسیار پر جنب و جوش و بی قرار است ، که البته به وضوح بر خطر سرمایه گذاری تأثیر می گذارد.

تجزیه و تحلیل فنی ارزهای رمزنگاری شده - یک سرمایه گذار چه سیگنال هایی را باید دنبال کند؟

بعضی اوقات سرمایه گذاران سعی می کنند زمان مناسب برای ورود و خروج از یک سرمایه گذاری را بر اساس رویدادهای کلان اقتصادی و اخبار صنعت پیش بینی کنند. در زیر چند نمونه را ذکر می کنیم که مطمئناً نمی توانست از کسی که دائماً در حال تغییر نرخ ارز در حال تغییر BTC است ، فرار کند.

  • خرید بیت کوین (BTC) توسط موسسات یا شرکتهای بزرگ و قابل تشخیص ؛
  • اطلاعات در مورد استفاده از BTC برای پرداخت کالا و خدمات (به عنوان مثال اطلاعات مربوط به اجرای آینده پشتیبانی cryptocurrency در پردازنده پرداخت پی پال).
  • به عنوان مثال ، علاقه به بیت کوین توسط شرکت های فناوری در بخش فن آوری با فن ؛
  • اطلاعات مربوط به بسته های محرک اقتصادی (به عنوان مثال امضای جو بیدن از یک لایحه 1. 9 تریلیون دلاری که برای یک بسته امداد کرونوویروس استفاده می شود).
  • ظهور وقایع مختلف در خارج از دنیای مالی که بر بازارهای مالی تأثیر می گذارد (به عنوان مثال شیوع Covid-19).
  • خرید BTC توسط افرادی که شخصیت های قابل تشخیص در دنیای دارایی یا کارآفرینی هستند. نمونه ای از این الون مسک است که توانسته است با افزایش نرخ ارز BTC با اطلاعات کمی از اطلاعات ارائه شده در توییتر تأثیر بگذارد.
  • داده های تورم ارز وفاداری ؛
  • داده های مربوط به سرعت گردش پول ؛
  • اطلاعات مربوط به نرخ چاپ پول ؛
  • ظهور یا سقوط کیف پول cryptocurrency. به عنوان مثال ، در سال 2017 ، با رونق BTC ، هجوم قابل توجهی از کیف پول های جدید وجود داشت.
  • انواع مختلف داده های کلان اقتصادی و اخبار از دنیای دارایی و فناوری.

موارد فوق فقط چند نمونه از آنچه مورد علاقه کسانی است که در سالهای اخیر در BTC سرمایه گذاری می کنند ، مورد توجه قرار گرفته است. با این حال ، این چیزی نیست که بیشتر مورد توجه کسانی که روی تحلیل فنی تمرکز می کنند ، مورد توجه قرار گیرد. تجزیه و تحلیل فنی یک رویکرد ریاضی تر برای ارزیابی دارایی است.

در حالی که بیشتر موارد فوق پیامدهای مربوط به یک رویکرد سرمایه گذاری بلند مدت را دارد ، تجزیه و تحلیل فنی از ابزارهایی استفاده می کند که می تواند برای استراتژی های کوتاه مدت و بلند مدت مفید باشد.

البته ، ارزیابی BTC و سایر ارزهای رمزپایه همیشه با داده های تاریخی ارتباط ندارد ، بنابراین به نظر می رسد تنها راه حل معقول ترکیبی ماهرانه از اطلاعات حاصل از بازار همراه با تجزیه و تحلیل فنی است. به عبارت دیگر ، ارزیابی یک رمزنگاری با اطمینان می تواند مبتنی بر ارزیابی اساسی و فنی باشد. با این وجود ، هر علاقه مندان به رمزنگاری از ترکیبی از هر دو روش استفاده نمی کنند.

شاخص های اصلی تجزیه و تحلیل فنی در بازار رمزنگاری

روند

BTC می تواند از سه جهت حرکت کند - می تواند بالا ، پایین یا نگه داشته شود. اگر این روند به سمت بالا باشد ، ما آن را یک بازار گاو نر می نامیم ، اگر روند به سمت پایین باشد ، ما آن را یک بازار خرس می نامیم. برخی از افراد این روند را دنبال می کنند و از این طریق تصمیمات خرید و فروش خود را می گیرند.

این مهم است که در نظر داشته باشید که یک ویژگی BTC و سایر ارزهای رمزنگاری این است که در یک روند واحد اصلاحات و بازپرداخت های زیادی وجود دارد ، بنابراین بسیاری از مبتدیان ممکن است فکر کنند که این روند شکسته شده است که یک مشاهده کاذب است.

یک صعود یا روند نزولی می تواند حاوی ده ها پرش کوچکتر باشد. برای سرمایه گذاران که قبلاً مدتی را صرف تجزیه و تحلیل قیمت BTC کرده اند ، این بسیار واضح است ، اما برای معامله گران تازه کار ، نوسانات کوچک در یک روند بزرگتر می تواند یک مانع بزرگ برای نگه داشتن سر خنک و ماندن در یک استراتژی سرمایه گذاری از پیش تصور شود.

میانگین متحرک

میانگین متحرک یک شاخص اغلب استفاده شده برای پیش بینی قیمت BTC است. اصل میانگین متحرک اجازه می دهد تا از آنفلوانزای آنفولانزای کوتاه مدت دور ریخته شود ، به طوری که نتیجه با نوسانات کوتاه معمولی برای ارزهای رمزنگاری تحریف نمی شود.

البته میانگین متحرک تقریباً برای هر دوره زمانی قابل محاسبه است. با این حال ، محاسبه میانگین 50 ، 100 یا 200 روز به یک عمل خوب تبدیل شده است. البته اگر یک دوره زمانی خیلی کوتاه تجزیه و تحلیل شود ، میانگین متحرک اندازه گیری خوبی نخواهد بود.

هنگام بررسی میانگین های متحرک برای BTC ، ممکن است میانگین متحرک نمایی باشد که وزن بیشتری به داده های نمودار اخیر می دهد. بنابراین ، میانگین متحرک نمایی (EMA) نسبت به گزارش های جدیدتر از استاندارد به اصطلاح متوسط متحرک (SMA) حساس تر است.

علاوه بر این ، شما با بسیاری از تغییرات متوسط در حال حرکت روبرو خواهید شد. در میان آنها ، میانگین متحرک وزنی (WMA) یا میانگین حرکت بدنه (HMA).

میانگین حرکت ابزاری مناسب برای سنجش حرکت احتمالی قیمت و تجزیه و تحلیل روند در نظر گرفته می شود. به خاطر داشته باشید که میانگین متحرک یک شاخص عقب مانده است و برای پیش بینی حرکات آینده توصیه نمی شود.

این اقدامی است که برای تأیید یک روند قابل مشاهده استفاده می شود. این مهم است که بدانید که میانگین ها ابزاری مؤثر نیستند که بازار در ادغام باشد (روند کناری).

چگونه می توان میانگین حرکت را تفسیر کرد؟میانگین های فوقانی در یک نمودار به عنوان خطوط نامنظم شکل نشان داده شده اند. استفاده مشترک از میانگین متحرک ، قرار دادن میانگین کوتاه مدت و میانگین بلند مدت در یک نمودار است.

اگر میانگین کوتاه مدت از میانگین بلند مدت در یک حرکت رو به بالا عبور کند (این یک صلیب طلایی نامیده می شود) ، نشانگر روند صعودی است. اگر برعکس درست باشد ، روند نزولی است (صلیب مرگ).

اساس تجزیه و تحلیل میانگین متحرک بررسی میزان متوسط محاسبه شده از قیمت فعلی است. اگر قیمت به طور قابل توجهی از میانگین محاسبه شده دور باشد ، می توانید انتظار داشته باشید که قیمت در جهت میانگین (بالا یا پایین) حرکت کند.

در مورد میانگین حرکت چه چیز دیگری باید بدانید؟هنگامی که امواج کوتاه تر و کوتاه تر به طور متوسط کوتاه مدت در یک نمودار قابل مشاهده هستند ، به این معنی است که می توان از تصحیح انتظار داشت. هرچه میانگین متحرک مسخره تر باشد ، روند ضعیف تر است.

نقاط پشتیبانی و مقاومت

وقتی به دنبال پیش بینی حرکات قیمت آینده در نمودارهای cryptocurrency هستیم ، دیدن نقاط پشتیبانی و مقاومت بسیار معمول است.

یک نقطه پشتیبانی یک نقطه پایین تر از قیمت فعلی است. این نکته ای است که نشان می دهد حرکت قیمت رو به بالا محتمل است. از طرف دیگر ، نقطه مقاومت مکانی است که بالاتر از ارزیابی فعلی است و مانعی برای افزایش قیمت بالاتر از این نقطه است.

نقاط از این نوع با تجزیه و تحلیل وقایع گذشته مشخص می شوند. جالب اینجاست که هیچ روش واحدی وجود ندارد که منطقه پشتیبانی یا مقاومت را تعیین کند. روش های مختلفی وجود دارد که بر اساس داده های مختلف ساخته شده است.

روش اصلی می گوید که یک نقطه مقاومت مکانی است که تعداد سفارشات فروش بیشتر از سفارشات خریداران است که قیمت را پایین می آورد. در مورد یک نکته ، مکانی است که تقاضا برای دارایی از عرضه بیشتر است.

علاوه بر این ، داده هایی که گاهی در تعیین نقاط پشتیبانی و مقاومت در نظر گرفته می شوند عبارتند از:

  • سطح قیمت که قبلاً یک نقطه عطف بود (مکانی که یک روند بر اساس داده های تاریخی معکوس می شود). نقاط از این نوع گاهی اوقات نوسانات نامیده می شوند.
  • لحظه ای که هجوم غیرمعمول بزرگ خریداران یا فروشندگان وجود داشت.
  • موانع روانشناختی که معمولاً هنگام رسیدن قیمت به تعداد کامل مانند 20،000 دلار رخ می دهد. برخی از معامله گران ممکن است آگاهانه یا ناخودآگاه به تعداد کامل توجه کنند و بنابراین مبالغ کامل به نقاط پشتیبانی یا مقاومت تبدیل می شوند. از اهمیت زیادی در موانع روانشناختی ، احساسات Hodlers طولانی مدت است.

اگر یک ارز چندین بار به یک نقطه پشتیبانی یا مقاومت خاص بازگردد ، این نکته برای تحلیلگران قوی تر و برجسته تر می شود. لازم به ذکر است که هر نقطه به همان اندازه برجسته نیست ، بنابراین تقسیم به نقاط سبک تر و قوی تر کاملاً طبیعی است.

هنگام تعیین نقاط پشتیبانی ، البته لازم است تعیین کنیم که در کدام محدوده زمانی می خواهیم نقاط پشتیبانی و مقاومت را تعیین کنیم. در مورد BTC ، معامله گران به طور کلی به دنبال امتیاز در نمودارهای چند ماهه یا چند ساله هستند.

تعیین نقاط گامی به سوی تعیین خطوط و سطوح پشتیبانی و مقاومت است. چندین امتیاز در نمودار که می تواند توسط یک خط افقی وصل شود ، یک منطقه پشتیبانی یا منطقه مقاومت را تعریف می کند.

سطح فیبوناچی

سطح فیبوناچی یکی دیگر از نمونه های محبوب تجزیه و تحلیل فنی است. این روشی است که از آنچه به عنوان بخش طلایی شناخته می شود استفاده می کند. این تقسیم یک بخش به دو بخش است به گونه ای که نسبت طول قسمت طولانی تر با نسبت طول قسمت طولانی تر به طول کل بخش مطابقت دارد. به زبان ساده ، این به سادگی شماره 1. 61803 39388 است. این عدد از فرمول زیر گرفته شده است.

نسبت طلایی یک عدد غیرمعمول است که در بسیاری از جنبه های مختلف زندگی تکرار می شود. این عددی است که به نظر می رسد نسبت طبیعی چیزهای مختلفی که در جهان رخ می دهد. به عبارت دیگر ، علوم مدرن خاطرنشان می کند که نسبت طلایی در بسیاری از مناطق مختلف رخ می دهد.

Bitcoin chart, technical analysis with fibonacci

در میان دیگران: نقاشی (حفظ نسبت ها) ، معماری (به عنوان مثال نسبت های حفظ شده در ساخت پانتئون باستانی) ، زیست شناسی (چرخه امواج مغزی ، نمودار ترتیب بدن انسان ، اعصاب برگ) ، بهینه سازی (روش نسبت طلایی)، ریاضیات (کاربرد گسترده ، محبوب ترین ارتباط با دنباله فیبوناچی است ، علاوه بر این نمونه های مشابه دیگری نیز وجود دارد) ، امور مالی (تجزیه و تحلیل انجام شده در بازارهای مالی).

با توجه به تعداد طلایی فیبوناچی نسبت های 0. 382 (38. 2 ٪) ، 0. 500 (50 ٪) ، 0. 618 (61. 8 ٪) در تجزیه و تحلیل فنی استفاده می شود. هر سطح پی در پی از سطح قبلی با 1. 618 بیشتر است. این کاربرد شماره طلایی در بازارهای مالی به عنوان قوس فیبوناچی یا اصلاح فیبوناچی شناخته می شود.

این سطوح برای تعیین سطح پشتیبانی و مقاومت استفاده می شود. معمولاً سه قوس (ممکن است تعداد بیشتری وجود داشته باشد) در نمودار کشیده می شوند ، که به سمت اوج محلی یا کم گرا هستند. قوس ها از خطوط روند بین آخرین انحرافات عبور می کنند. فرضیه کلی برای استفاده از چنین سطحی بر اساس این تئوری است که با حرکت قیمت در یک روند امکان پذیر است که قیمت آن از بین برود یا به سطوح خاصی که به نسبت های حاصل از یک شماره طلایی مرتبط است ، عقب نشینی کند.

بخش های فیبوناچی نیز می توانند در یک جدول زمانی ترسیم شوند. در این حالت آنها به شکل عمودی و نه خطوط افقی شکل می گیرند. این بدان معناست که دوره زمانی بین وقوع شدید در ارزیابی یک ابزار مالی خاص اندازه گیری می شود.

منتقدان استفاده از سطح فیبوناچی خاطرنشان می کنند که شناسایی تعدادی از حداقل و حداکثر نسبتاً جهانی به طور طبیعی احتمال توقف قیمت را در یکی از سطوح ترسیم شده در نمودار افزایش می دهد.

شاخص قدرت نسبی - RSI

شاخص قدرت نسبی ، معروف به RSI ، شاخصی است که قدرت یک روند را تعیین می کند. این یک شاخص قدرت نسبی بسیار مورد توجه است که برای اندازه گیری سرعت و تغییر حرکت قیمت استفاده می شود. این بر اساس داده های یک بازه زمانی انتخاب شده است. RSI بسیار مورد توجه است و بارها و بارها ثابت کرده است که یکی از محبوب ترین شاخص های مورد استفاده در تجزیه و تحلیل فنی است. این بر اساس میانگین متحرک است و مقادیر بین 0 تا 100 را می گیرد.

برای محاسبه ما به الف) میانگین ارزش قیمت بسته شدن از روزهای y و ب) میانگین ارزش کاهش قیمت بسته شدن از روزهای y نیاز داریم. تقسیم یک مقدار توسط دیگری (a/b) به RSI می دهد.

معمولاً RSI بالاتر از 70 سیگنال فروش است. سطح پایین نشانگر به زیر 30 سیگنال خرید است. البته این تفسیر فقط مرسوم است و بستگی به استراتژی معامله گر دارد که چه میزان از شاخص RSI که او تصمیم می گیرد برای خرید یا فروش آن بر اساس آن کافی است. به عنوان مثال برخی از معامله گران از سطح 80 و 20 امتیاز استفاده می کنند.

واگرایی و همگرایی میانگین های متحرک - MACD

MACD - شاخص همگرایی/واگرایی متوسط در حال حرکت. MACD قدرت یک روند را اندازه گیری می کند و سیگنال های فروش یا خرید را فراهم می کند. این شاخص بر اساس تفاوت بین میانگین های مختلف در حال حرکت است.

Bitcoin chart, technical analysis with moving average

میانگین های متحرک که معمولاً در نظر گرفته می شود EMA (میانگین متحرک نمایی) و SMA (میانگین حرکت ساده) است. در عمل ، میانگین بلند مدت از میانگین کوتاه مدت کم می شود. به طور معمول از میانگین دوره 26 و 12 استفاده می شود. یک خط سیگنال کمکی برای MACD مورد نیاز است. این میانگین خط MACD حاصل (معمولاً به صورت میانگین نمایی) است. در نمودار MACD شکل یک خط یا هیستوگرام (به اصطلاح میله های عمودی) را می گیرد.

اگر خط MACD از خط سیگنال صعود از پایین به بالا در نمودار عبور کند ، می توان آن را به عنوان سیگنال اعلام کرد که روند صعودی را اعلام می کند (بنابراین خرید را تشویق می کند). اگر از طرف دیگر خط سیگنال از بالا به پایین عبور کند ، این یک سیگنال است که فروش را توصیه می کند. به عبارت ساده ، نشانگر MACD به دیدن تفاوت بین میانگین های مختلف در حال حرکت کمک می کند و بنابراین معامله گر را قادر می سازد تا روند را با دقت بیشتری شناسایی کند.

Bitcoin chart, technical analysis with MACD.

نوسان ساز تصادفی

وظیفه یک نوسان ساز تصادفی اندازه گیری میزان تغییر قیمت بین قیمت ها از یک دوره است. این اقدام می تواند یک روند را تأیید یا انکار کند. این نوسان ساز براساس این مشاهدات است که در یک صعود ، قیمت ها معمولاً نزدیک به انتهای بالای محدوده قیمت هستند. در پایین آمدن قیمت ها به سمت پایین دامنه حرکت می کنند.

N - تعداد دوره ها ، حداکثر یا حداقل قیمت از تعداد مشخصی از دوره ها.

گروههای بولینگر

باندها محدودیت قیمت پایین و بالا را تعریف می کنند. باند میانی میانگین متحرک N- دوره است. باند فوقانی k برابر انحراف استاندارد N-Period در بالای باند میانی است. از طرف دیگر ، باند تحتانی ، k برابر انحراف استاندارد N در زیر باند میانی است. معمولاً مقدار 2 به عنوان k گرفته می شود. در حالی که n = 20 دوره. گروههای بولینجر که در نمودار ترسیم شده اند به وضوح نشان دهنده نوسانات بازار هستند. از نظر سرمایه گذار به نظر می رسد که هنگام نزدیک شدن قیمت به حد بالایی ، فروش دارایی معقول باشد و وقتی قیمت به حد پایین نزدیکتر است ، آن را خریداری کنید.

Bitcoin chart, technical analysis with bollinger bands.

SAR

Parabolic SAR شاخصی است که سطح روند توقف و معکوس را در نمودار تعیین می کند. بدون مراجعه به جزئیات چگونگی محاسبه این شاخص ، کافی است توجه داشته باشید که نشانگر تولید شده با کمک یک ابزار تحلیلی با استفاده از نقاط بصری مناطقی زیر یا بالاتر از قیمت را نشان می دهد. نقاط زیر قیمت نشان دهنده صعود است. نقاط بالاتر از قیمت نشانگر پایین آمدن است.

Bitcoin chart, SAR parabolic technical analysis.

خرید وقتی نقاط موجود در نمودار زیر قیمت فعلی است. لحظه فروش زمانی است که نقاط بالاتر از قیمت فعلی هستند. جالب اینجاست که با توجه به مقایسه سه روش تجارت فنی Vs. خرید و نگهدارنده برای بازار S& P 500 توسط تیموتی C. تپانچه بر اساس 17 سال تحقیق نشان داد SARS به اندازه 95 ٪ مؤثر است. البته ، این مطالعه ای نیست که بر اساس BTC انجام شده است ، اما با این وجود تأیید می کند که SAR پارابولیک شاخصی است که ارزش آن را دارد.

امواج الیوت

طبق نظریه موج الیوت ، ارزیابی یک دارایی مطابق با چرخه های مبتنی بر توالی شماره فیبوناچی تغییر می کند. طبق این تئوری ، بازار با استفاده از تعداد مشخصی از قله ها و فرورفتگی ها حرکت می کند. این شاخص بر اساس تجزیه و تحلیل ریتم طبیعی روانشناسی جمعیت در بازار است. بنابراین ، امواج الیوت در بازارهایی که شرکت کنندگان زیادی دارند ، کاربرد دارد. این شاخصی است که در مورد BTC به راحتی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

الگوهای مختص نمودارهای cryptocurrency

نمونه ای از الگویی که یک معکوس روند را نشان می دهد: سر و شانه H& S.

سر و شانه یکی از الگوهای متداول هنگام تجزیه و تحلیل BTC است. این نقطه ای است که در آن یک صعود به آرامی شروع به از دست دادن حرکت می کند. بنابراین ، یک الگوی مشخصه ظاهر می شود ، که معمولاً شبیه سر و شانه ها است. این یک کلاسیک از تجزیه و تحلیل فنی و یکی از ساختارهای اصلی قیمت برای معکوس کردن صعود است. این ساختار متشکل از سه حداکثر است. قله سمت چپ شانه سمت چپ ، قله میانی یا به اصطلاح سر ، بالاترین قله است و به دنبال آن قله پایین سوم که شانه راست است.

علاوه بر مشاهده الگوی موجود در نمودار ، توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که آیا حجم معاملات در زمان تشکیل سر کوچکتر از زمان تشکیل شانه چپ است. این یک لحظه مشخص است که تضعیف صعود را اعلام می کند. در طول شانه راست ، حجم معاملات باید حتی کوچکتر باشد. تأیید خواندن نمودار موفق باید کاهش قیمت بعدی باشد. یک معامله گر که متوجه چنین الگویی در نمودار می شود ، باید فروش خود را برای محافظت از خود در برابر کاهش ارزش گذاری در نظر بگیرد.

Bitcoin chart, technical analysis with trend

نمونه هایی از الگویی که نشانگر ادامه روند است: پنبه ها ، گوه ها و مثلث ها

سکه

به اصطلاح پنبها نمونه ای از الگویی است که نشانگر ادامه یک روند است. این وضعیتی است که در آن یک حرکت بزرگ (به عنوان مثال به سمت بالا) وجود دارد که به دنبال آن دوره ادغام است. نمودار در چنین زمانی شبیه یک پرچم است. دوره ادغام باید حجم کمتری داشته باشد ، در حالی که لحظه شکست با حجم بالاتر همراه است.

پنبها مشاهده ای است که باید سرمایه گذاران را صعود کند. در یک پنالتی ، حرکات قیمت به طور مرتب تضعیف می شود تا شکستن بعدی رخ دهد. یک معامله گر که مشاهده می کند ، ممکن است از لحظه ای استفاده کند که قیمت ادغام شبیه به پرچم برای خرید یک ابزار مالی معین قبل از شکستن مورد انتظار باشد. بسیاری از بازرگانان پنبها را با سایر شاخص های تحلیل فنی به عنوان مثال ترکیب می کنند. RSI برای تأیید مشاهدات آنها.

گوه به سمت بالا و رو به پایین

گوه به سمت بالا الگویی در نمودار است که می تواند در طی افزایش کوتاه در سقوط طولانی مدت (یا در آخرین مرحله از بازار گاو) مشاهده شود. ما یک گوه را الگویی در یک نمودار در قالب UPS و به دنبال آن Downs می نامیم. معمولاً این فراز و نشیب ها حداقل 4 نقطه عطف دارند. به طور کلی ، در طول به اصطلاح گوه ، روند رو به بالا حفظ می شود ، در حالی که حجم معاملات کاهش می یابد.

هنگامی که فراز و نشیب ها شروع به کوچکتر و کوچکتر می کنند ، ممکن است سیگنالی باشد که قیمت در حال کاهش است. در سطح آن کاملاً پیچیده به نظر می رسد ، اما اگر به نمودارها نگاه کنید ، به سرعت خواهید دید که تشخیص گوه بسیار دشوار نیست. یک وضعیت مشابه یک گوه نزولی است که حداقل از چهار نقطه عطف نیز تشکیل شده است. در یک گوه نزولی افزایش قیمت اعلام شده است که حاکی از تصمیم خرید است.

نمونه ای از الگوهای دو جانبه: مثلث متقارن ، مثلث صعودی و مثلث نزولی

مثلث نمونه ای از الگویی است که نشانگر ادامه حرکت قبلی است. این نوع الگوی توسط دو خط همگرا که از طریق دو حداکثر و دو مینیما ترسیم شده اند تعریف شده است. بنابراین ، چهار نقطه و دو خط ترسیم شده است.

به زبان ساده ، اگر این خطوط برای تشکیل مثلث همگرا شوند ، می توانیم از ادامه روند انتظار صحبت کنیم. مثلث ها ممکن است به شکل مثلث نزولی یا صعودی باشد. مثلث ها می توانند به شکل یک مثلث نزولی یا صعودی باشند. بالای بالاتر نشانگر تعصب صعودی است. برعکس ، یک قله مثلث کم نشانگر چشم انداز نزولی است.

واگرایی بین شاخص ها و معیارها

ما از واگرایی صحبت می کنیم وقتی ناسازگاری قابل توجه بین اطلاعات از شاخص ها و الگوهای نمودار وجود دارد. مشاهده واگرایی باید سیگنالی باشد که احتمال تصحیح را افزایش می دهد.

نمودارهای شمعدانی

عنصری که از دست نمی رود ، تجزیه و تحلیل نمودارهای شمعدان ژاپنی است. هر شمعدان توضیحی از عملکرد قیمت در یک دوره زمانی خاص است. شمع بر اساس قیمت افتتاحیه ، حداکثر قیمت ثبت شده و کمترین قیمت ثبت شده در یک واحد زمانی معین تشکیل می شود.

بنابراین ، خواندن داده ها از نمودار شمعدانی اطلاعات کاملی در مورد ارزیابی فعلی و گذشته یک ابزار مالی ارائه می دهد. اگر کسی به یک نمودار با فواصل ساعتی نگاه کند ، سپس مشاهده داده ها برای یک روز یک 24 شمع در نمودار مشاهده می شود ، در حالی که هر شمع نشانگر رفتار شمع در طی یک ساعت خاص است. برای یک فاصله 15 دقیقه ای این یک روز 96 شمع خواهد بود. کدام مؤلفه ها شمع را تشکیل می دهند؟

  • بدن - شبیه یک جعبه مستطیل شکل است. بدن نشان دهنده سطح باز و بسته شدن در یک دوره زمانی خاص است.
  • شمع شمعدان (سایه) - خطی که فراتر از بدنه شمع امتداد دارد ، حداقل و حداکثر قیمت حاصل شده در بازه زمانی مورد نظر را نشان می دهد.
  • رنگ - هر کسی می تواند رنگ شمع ها را خودش به دلخواه تنظیم کند. یک تقسیم بندی ساده و شهودی استفاده از شمع های قرمز برای شمع هایی است که نشان دهنده کاهش قیمت است و شمع های سبز برای شمع هایی که نشان دهنده افزایش قیمت هستند. بسیاری از مردم از تقسیم به شمع های سفید و سیاه استفاده می کنند.

هنگام خواندن نمودارهای کندل استیک علاوه بر خواندن داده های ارزش گذاری خشک، می توان سیگنال هایی را برای آینده نیز مشاهده کرد. به عنوان مثال، اگر فتیله های بلند در بالای شمع های روند صعودی ( صعودی ) دیده شوند، ممکن است به این معنی باشد که قدرت روند صعودی در حال کاهش است و روند ممکن است به زودی پایان یابد یا روند جدیدی با شیب متفاوت ظاهر شود. از سوی دیگر، فتیله‌های بلند بالای شمع‌های رو به پایین (نزولی) ممکن است نشان‌دهنده معکوس شدن روند باشند.

علاوه بر این، تحلیلگران نمودار کندل استیک سیگنال ها را بر اساس الگوهای کندل استیک می خوانند. تحلیلگران ماهر قادر به شناسایی ده ها یا حتی چند ده الگوی مختلف شمعدانی هستند که ممکن است سیگنال های صعودی یا نزولی را نشان دهند. چند مثال ساده در زیر آورده شده است.

الگوهای شمعدانی نشان دهنده سیگنال های صعودی:

ستاره در حال سقوط - این الگو شبیه یک چکش معکوس است. جثه کوچک، سایه پایینی کوچک (یا بدون)، سایه بالایی روشن. این الگویی است که پس از یک روند صعودی نشانه نزول است.

Candlestick سه کلاغ سیاه - سه شمع قرمز در حال کاهش به دنبال شمع هایی که سیگنال های نزولی هستند.

الگوهای شمعدانی که نشان دهنده عدم تصمیم گیری در بازار است:

دوجی - شمعی که قیمت افتتاح و بسته شدن آن یکی است. شمع دوجی بدنه ندارد و از یک فتیله تشکیل شده است. این نشانه بلاتکلیفی است که می تواند نشان دهنده تغییر قابل توجهی در بازار باشد. یک دوجی که از یک حساب پایین بلند ساخته می‌شود را می‌توان به عنوان نشانه‌ای ظریف از بازار صعودی آینده تفسیر کرد. از طرف دیگر، یک فتیله بلند رو به بالا، ممکن است نشانه ظریفی از بازار خرسی آینده باشد.

آیا تحلیل تکنیکال موثر است؟

پاسخ به سوال در مورد اثربخشی تحلیل تکنیکال نمی تواند واضح باشد. تجزیه و تحلیل فنی مطمئناً یک ابزار مفید است زیرا رفتارهای تکراری بازار را ساختار می دهد. معامله گرانی که تحلیل تکنیکال را در نظر می گیرند و الگوهای خاصی را می بینند، نسبت به معامله گرانی که تحلیل تکنیکال را در حین تجزیه و تحلیل خود در نظر نمی گیرند، مزیت خاصی دارند. شاخص هایی مانند RSI، اسیلاتور تصادفی، MACD و بسیاری دیگر را می توان در پلتفرم های بازار سهام یافت.

یک سرمایه گذار مدرن نیازی به سختی محاسبه آنها ندارد، اما دشوارترین کار برای سرمایه گذار باقی می ماند و آن تفسیر صحیح آنهاست. تقریباً هر ارز دیجیتال، از جمله BTC، الگوهای تکراری خاصی دارد که نمی توان آنها را نادیده گرفت. کسب دانش تحلیل تکنیکال و افزودن تحلیل بنیادی به آن می تواند در کسب مزیت در بازار رقابتی بسیار مفید باشد.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.