معامله گران در 22 ژوئن 2011 در کف بورس اوراق بهادار نیویورک کار می کنند.
برای یک سرمایه گذار جدید، بازار سهام می تواند بسیار شبیه به قمار قانونی باشد."خانمها و آقایان، شرطبندیهای خود را انجام دهید! به طور تصادفی سهامی را بر اساس غریزه و صحبتهای کولر آبی انتخاب کنید! اگر قیمت سهام شما بالا رفت -- و چه کسی میداند چرا؟ -- شما برنده میشوید! اگر کاهش یابد، بازنده هستید!"آیا به این دلیل نیست که بسیاری از مردم در طول رونق دات کام - و چرا بسیاری از مردم پیراهن های خود را (بدون ذکر پس انداز بازنشستگی خود) در رکود اخیر از دست داده اند؟
نه دقیقا. اما متأسفانه، این همان چیزی است که بسیاری از سرمایهگذاران جدید از بازار سهام فکر میکنند - به عنوان یک ابزار سرمایهگذاری کوتاهمدت که یا سودهای پولی کلانی به همراه دارد یا زیانهای ویرانگر. با این نگرش، بازار سهام به اندازه یک بازی رولت نوعی سرمایه گذاری قابل اعتماد است. اما هرچه بیشتر در مورد سهام بیاموزید و ماهیت واقعی سرمایه گذاری در بازار سهام را بیشتر درک کنید، بهتر و هوشمندانه تر پول خود را مدیریت خواهید کرد.
بازار سهام می تواند ترسناک باشد، اما کمی اطلاعات می تواند به کاهش ترس شما کمک کند. بیایید با چند تعریف اولیه شروع کنیم. سهم سهام به معنای واقعی کلمه سهمی در مالکیت یک شرکت است. وقتی سهمی از سهام میخرید، حق دریافت بخش کوچکی از داراییها و درآمدهای آن شرکت را دارید. دارایی ها شامل همه چیزهایی است که شرکت در اختیار دارد (ساختمان ها، تجهیزات، علائم تجاری) و درآمدها همه پولی است که شرکت از فروش محصولات و خدمات خود به دست می آورد.
چرا یک شرکت می خواهد دارایی ها و درآمدهای خود را با عموم به اشتراک بگذارد؟چون البته به پول نیاز دارد. شرکتها فقط دو راه برای جمعآوری پول برای پوشش هزینههای راهاندازی یا گسترش کسبوکار دارند: میتوانند پول قرض کنند (فرآیندی که به عنوان تامین مالی بدهی شناخته میشود) یا سهام بفروشند (همچنین به عنوان تامین مالی سهام شناخته میشود).
ضرر وام گرفتن این است که شرکت باید وام را با بهره پس بدهد. با این حال، با فروش سهام، شرکت با رشته های کمتری پول دریافت می کند. هیچ سودی برای پرداخت وجود ندارد و حتی نیازی به بازپرداخت پول وجود ندارد. حتی بهتر از آن، تامین مالی سهام، ریسک انجام تجارت را بین مجموعه بزرگی از سرمایه گذاران (سهامداران) تقسیم می کند. اگر شرکت شکست بخورد، بنیانگذاران تمام پول خود را از دست نمی دهند. آنها چندین هزار تکه کوچکتر از پول دیگران را از دست می دهند.
شاید بهترین راه برای توضیح نحوه عملکرد سهام و بازار سهام استفاده از یک مثال باشد. در ادامه این مقاله، از یک کسب و کار فرضی پیتزا برای کمک به توضیح اصول اولیه در پس انتشار و خرید سهام استفاده خواهیم کرد. ما در صفحه بعدی با دلایلی که چرا صاحب رستوران سهام را برای عموم صادر می کند، شروع می کنیم.
- فروش سهام
- یک بورس اوراق بهادار
- شرکت ها
- سهامداران
- قیمت سهام
- میانگین سهام و کارگزاران
فرض کنید همیشه آرزوی افتتاح یک پیتزا فروشی را داشته اید. شما عاشق پیتزا هستید و تکالیف خود را انجام داده اید تا بفهمید که راه اندازی یک کسب و کار جدید پیتزا چقدر هزینه دارد و انتظار دارید هر سال چقدر درآمد داشته باشید. هزینه ساختمان و تجهیزات از قبل 500000 دلار خواهد بود و هزینه های سالانه (مواد اولیه، حقوق کارمندان، آب و برق) 250000 دلار اضافی خواهد بود. با درآمد سالانه 325000 دلار، انتظار دارید هر سال 75000 دلار سود کسب کنید. بد نیست.
تنها مشکل این است که شما 750000 دلار (ساختمان + تجهیزات + مخارج) نقد ندارید تا تمام این هزینه ها را پوشش دهید. شما می توانید وام بگیرید، اما بهره تعلق می گیرد. در مورد یافتن سرمایه گذارانی که در ازای سهمی از مالکیت رستوران به شما پول می دهند، چطور؟
این منطقی است که شرکت ها هنگام تصمیم گیری برای انتشار سهام برای سرمایه گذاران خصوصی یا دولتی از آن استفاده می کنند. آنها معتقدند که این شرکت به اندازه کافی سودآور خواهد بود که سرمایه گذاران بازده خوبی را مشاهده کنند. در این حالت، اگر سرمایه گذاران در مجموع ۷۵۰ هزار دلار برای سهام رستوران پیتزا بپردازند، می توانند انتظار داشته باشند که سالانه ۷۵ هزار دلار درآمد داشته باشند. این یک بازده 10 درصدی است.
به عنوان صاحب رستوران پیتزا، می توانید قیمت اولیه شرکت و همچنین تعداد کل سهامی که می خواهید بفروشید را تعیین کنید. جالب اینجاست که قیمت کسب و کار پیتزا نباید با ارزش واقعی دارایی ها یا سودآوری فعلی شرکت مرتبط باشد. می توانید قیمت را طوری تنظیم کنید که ارزش آینده سرمایه گذاری را منعکس کند. به عنوان مثال، اگر قیمت را 750000 دلار تعیین کنید، سرمایه گذاران می توانند انتظار بازدهی 10 درصدی داشته باشند. اگر قیمت را دو برابر آن یعنی 1, 500, 000 دلار تعیین کنید، سرمایه گذاران همچنان 5 درصد بازده قابل توجهی خواهند داشت.
اگر سهام زیادی صادر کنید ، این باعث کاهش قیمت هر سهم فردی می شود ، شاید سهام را برای سرمایه گذاران تنها جذاب تر کند. نکته دیگر مالکیت است. هر شخصی که سهم سهام را خریداری می کند ، اساساً صاحب یک قطعه از شرکت است و در نحوه اداره این شرکت حرفی برای گفتن دارد. ما در بخش بعدی بیشتر در مورد سهامداران صحبت خواهیم کرد. اما در حال حاضر ، درک این نکته مهم است که به عنوان مالک ، ممکن است شما بخواهید اکثریت سهام موجود را خریداری کنید تا در کنترل اکثریت شرکت باشید.
بعداً در مورد قیمت سهام بیشتر صحبت خواهیم کرد. در همین حال ، بیایید در مورد بورس سهام صحبت کنیم - خانه های پاکسازی که بزرگترین شرکت های جهان هر روز سهام را توسط میلیون ها نفر می فروشند.
نکته جالب در مورد صدور سهام این است که حتی اگر شرکت سودآور باشد ، سهامداران لزوماً با کاهش غارت ، هر سال چک را در نامه دریافت نمی کنند. فقط چند شرکت ، معمولاً بنگاه های طولانی مدت ، سهام سود سالانه به نام سود سهام را به دست می آورند. بیشتر شرکت های جدید سهام رشد در نظر گرفته می شوند ، به این معنی که شرکت تمام سود را برای رشد و گسترش سوخت سرمایه گذاری می کند. در مورد سهام رشد ، با افزایش قیمت سهام ، سرمایه گذاری فقط در ارزش افزایش می یابد. و اگر تعداد بیشتری از افراد علاقه مند به خرید سهام در شرکت باشند ، قیمت سهام فقط افزایش می یابد.
یک بورس اوراق بهادار
بورس اوراق بهادار نیویورک در شهر نیویورک.
بیایید به مثال پیتزا فروشی خود برگردیم. اگر می خواهید یکی را راه اندازی کنید و علاقه مند به جذب استخر سرمایه گذاران هستید ، این افراد را از کجا پیدا می کنید؟شما می توانید یک تبلیغ را در مقاله یا بصورت آنلاین قرار دهید ، یا می توانید به سادگی با دوستان و خانواده تماس بگیرید. اما اگر برخی از سرمایه گذاران اولیه شما یک سال بعد تصمیم بگیرند که می خواهند سهام خود را بفروشند؟آنها هرکدام باید بیرون بروند و یک خریدار جدید پیدا کنند ، که ممکن است دشوار باشد ، به خصوص اگر شرکت خیلی خوب عمل نکند.
یک بازار سهام این مشکل را حل می کند. سهام در شرکت های بازرگانی عمومی در یک بورس سهام خریداری و فروخته می شود (همچنین به عنوان بورس اوراق بهادار شناخته می شود). بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) نمونه ای از چنین بازاری است. در محله خود ، "سوپر مارکت" دارید که غذا را می فروشد. دلیل اینکه سوپر مارکت می روید این است که می توانید به یک مکان بروید و انواع مختلفی از مواد غذایی مورد نیاز خود را در یک توقف بخرید - این بسیار راحت تر از رانندگی به قصاب ، لبنیات و نانوا است. NYSE یک سوپر مارکت برای سهام است. NYSE را می توان به عنوان یک اتاق بزرگ که در آن هرکسی که می خواهد سهام سهام را بخرد و بفروشد ، به خرید و فروش برود.
بورس اوراق بهادار مدرن خرید و فروش را آسان می کند. برای بازدید از بورس اوراق بهادار نیویورک ، لازم نیست واقعاً به نیویورک سفر کنید. می توانید با یک کارگزار سهام که با NYSE تجارت می کند تماس بگیرید ، یا می توانید با هزینه کمی سهام را بصورت آنلاین خریداری و بفروشید.
سه بورس بزرگ در ایالات متحده وجود دارد:
- NYSE - بورس اوراق بهادار نیویورک
- AMEX - بورس اوراق بهادار آمریکا
- NASDAQ - انجمن ملی فروشندگان اوراق بهادار
اگر این مبادلات وجود نداشت ، خرید یا فروش سهام بسیار سخت تر خواهد بود. شما باید یک تبلیغ طبقه بندی شده را در روزنامه قرار دهید ، منتظر تماس باشید و هر زمان که می خواستید سهام خود را بفروشید ، با قیمت تماس بگیرید. با یک مبادله در محل ، می توانید فوراً سهام را خریداری و بفروشید.
بورس سهام دارای یک اثر جانبی جالب است. از آنجا که تمام خرید و فروش در یک مکان متمرکز شده است ، و از آنجا که همه اینها به صورت الکترونیکی انجام شده است ، می توانیم قیمت دائماً نوسان سهام را در زمان واقعی ردیابی کنیم. به عنوان مثال ، سرمایه گذاران می توانند تماشا کنند که چگونه قیمت سهام به اخبار شرکت ، گزارش های رسانه ای ، اخبار اقتصادی ملی و بسیاری از عوامل دیگر واکنش نشان می دهد.
به عنوان مثال ، کلیه شرکت های معامله شده عمومی باید گزارش های سه ماهه درآمد را از طریق کمیسیون اوراق بهادار و بورس (SEC) صادر کنند. اگر این درآمدها بی فایده باشد ، سهامداران ممکن است تصمیم بگیرند مقداری از سهام خود را بفروشند ، که باعث کاهش قیمت سهام می شود. اما اگر روزنامه از افزایش کلی محبوبیت پیتزا خبر دهد ، ممکن است تعداد بیشتری از مردم سهام بخرند و قیمت آن به عقب برگردد.
اما قبل از اینکه بیش از حد به پیچیدگی های قیمت سهام بپردازیم ، بیایید در مورد شرکت ها صحبت کنیم. حتی اگر صاحب تجارت پیتزا خود هستید ، نمی توانید سهام را در شرکت بفروشید مگر اینکه شرکت شوید. ما در صفحه بعد بحث خواهیم کرد.
هر کسبوکاری که میخواهد سهام خود را به سرمایهگذاران خصوصی یا دولتی بفروشد، ابتدا باید به یک شرکت تبدیل شود. فرآیند قانونی تبدیل یک کسب و کار به یک شرکت سهامی نامیده می شود.
اگر پیتزا فروشی خود را با پول خود راه اندازی کنید (حتی اگر از بانک قرض گرفته شده باشد)، در این صورت یک شرکت انفرادی تشکیل داده اید. شما خودتان مالک کل رستوران هستید، همه تصمیمها را میگیرید و تمام سود را حفظ میکنید. اگر سه نفر پول خود را با هم جمع کنند و یک رستوران را به عنوان یک تیم راه اندازی کنند، آنگاه یک شراکت تشکیل داده اند. این سه نفر خودشان صاحب رستوران هستند و در سود و تصمیم گیری شریک هستند.
یک شرکت متفاوت است و مفهوم بسیار جالبی است. یک شرکت یک "شخص مجازی" است. به این معنا که یک شرکت در دولت ثبت شده است، شماره تامین اجتماعی خود را دارد (به نام شماره شناسه مالیاتی فدرال)، می تواند دارایی باشد، شکایت کند و قرارداد ببندد.(همچنین می توان از آن شکایت کرد.) طبق تعریف، یک شرکت سهامی دارد که قابل خرید و فروش است. همه صاحبان شرکت سهامی از سهام شرکت را برای نمایندگی مالکیت خود دارند. یکی از ویژگی های این «شخص مجازی» این است که طول عمر نامحدود و بالقوه نامحدودی دارد.
یک مجموعه قانونی کامل وجود دارد که شرکت ها را کنترل می کند. این قوانین برای تعیین نحوه عملکرد یک شرکت، نحوه سازماندهی آن و نحوه حمایت از سهامداران و مردم وضع شده اند. به عنوان مثال، هر شرکتی باید یک هیئت مدیره داشته باشد. سهامداران در شرکت هر سال گرد هم می آیند تا در مورد افرادی که در هیئت مدیره «نشستن» رای دهند. هیئت مدیره برای شرکت تصمیم گیری می کند. افسران (رئیس و دیگر افسران اصلی شرکت) را استخدام می کند، تصمیمات شرکت را می گیرد و خط مشی های شرکت را تعیین می کند. هیئت مدیره را به عنوان مغز شخص مجازی در نظر بگیرید: حتی اگر شرکتی یک کارمند داشته باشد که تمام سهام شرکت را نیز در اختیار دارد، باز هم باید هیئت مدیره داشته باشد.
دلیل دیگر وجود شرکت ها محدود کردن مسئولیت مالکان تا حدی است. اگر از شرکت شکایت شود، این شرکت است که تسویه حساب را پرداخت می کند. ممکن است این شرکت از کار بیفتد، اما این بدترین اتفاقی است که می تواند بیفتد. اگر شما یک مالک انحصاری هستید که صاحب یک رستوران است و رستوران مورد شکایت قرار می گیرد، این شما هستید که از شما شکایت می شود."تو" و "رستوران" یک چیز هستند. اگر کت و شلوار را گم کنید، در این صورت می توانید هر چیزی را که دارید از دست بدهید.
بیایید در بخش بعدی بیشتر در مورد رابطه بین سهامداران و شرکت ها صحبت کنیم.
جنرال موتورز (GM) مجمع سالانه سهامداران خود را در ژوئن 2011 در دیترویت برگزار می کند.
سهامداران افرادی هستند که دارای سهام یک شرکت هستند. در مجموع، سهامداران صاحبان شرکت هستند، زیرا هر سهم از سهام به مالک حق اظهار نظر در مورد نحوه اداره شرکت را می دهد. سهامداران هیئت مدیره ای را انتخاب می کنند تا تصمیمات اصلی شرکت را اتخاذ کنند، مانند تعداد سهامی که باید برای عموم منتشر شود.
جالب اینجاست که همه شرکت ها تصمیم نمی گیرند سهامداران عمومی داشته باشند. شرکت ها می توانند خصوصی یا عمومی را انتخاب کنند. در یک شرکت خصوصی، سهام سهام همه متعلق به گروه کوچکی از افرادی است که یکدیگر را می شناسند. آنها سهام خود را بین خود خرید و فروش می کنند. یک شرکت سهامی عام متعلق به هزاران نفر است که سهام خود را در بورس اوراق بهادار معامله می کنند.
تلاش برای جلب رضایت هزاران سهامدار ناشناس برای هر شرکتی کار دشواری است. پس چرا این کار را می کنند؟دلیل اصلی که شرکت ها برای انتشار سهام برای عموم انتخاب می کنند، افزایش سریع مقدار زیادی از سرمایه سرمایه گذاری از طریق عرضه اولیه عمومی (IPO) است. شرکت ممکن است یک میلیون سهم از سهام را با قیمت 20 دلار به ازای هر سهم بفروشد تا در مدت زمان کوتاهی 20 میلیون دلار به دست آورد (اما این یک کار ساده است - کارگزاری مسئول IPO کارمزد خود را از 20 میلیون دلار استخراج خواهد کرد). سپس این شرکت 20 میلیون دلار را در تجهیزات و کارمندان سرمایه گذاری می کند.
اما سهامداران چه نتیجه ای از این رابطه دارند؟اگر شرکت تصمیم به پرداخت سود سالانه داشته باشد، سهامداران هر سال کاهشی از سود دریافت خواهند کرد. با این حال، تعداد کمی از شرکت های جوان سود سهام صادر می کنند. آنها به احتمال زیاد سهام رشدی را منتشر می کنند که تمام سود در آن سرمایه گذاری مجدد شود. در این مورد، سهامداران بر این حقیقت حساب می کنند که مدیریت صحیح شرکتی به رشد شرکت و ایجاد سود بیشتر کمک می کند. این پتانسیل موفقیت در آینده است که به تعیین قیمت سهام در بازار آزاد کمک می کند. و اگر سهامدار سهام رشد را برای مدت کافی نگه دارد، در نهایت می تواند آن را برای سود قابل توجهی بفروشد.
در بخش بعدی نگاهی دقیقتر به نیروهای بازار پشت قیمت سهام خواهیم داشت.
قیمت سهام ثابت نیست. از دومین سهام A به عموم مردم فروخته می شود ، قیمت آن بر اساس نیروهای بازار آزاد افزایش می یابد و کاهش می یابد. این نیروهای در حال تغییر بازار هستند که پیش بینی های کوتاه مدت بازار سهام را بسیار دشوار می کنند. و این دقیقاً به همین دلیل است که سرمایه گذاری در بورس سهام کوتاه مدت بسیار خطرناک است.
هرچند نیروهای بازار یک رمز و راز کامل نیستند. به عنوان مثال ، ما می دانیم که قیمت ها به دلیل تغییر در عرضه و تقاضا در درجه اول افزایش می یابد. در یک سیستم بازار آزاد ، با افزایش تقاضا برای آن ، قیمت هر کالا افزایش می یابد ، تا زمانی که مقدار مشخصی از کالا در گردش باشد. همین مورد در مورد سهام نیز صادق است. اگر تعداد مشخصی از سهام در گردش وجود داشته باشد ، پس از آنکه تعداد بیشتری از مردم بخواهند آن را بخرند ، قیمت سهام افزایش می یابد و هرچه تعداد بیشتری از مردم می خواهند آن را بفروشند ، سقوط می کنند.
فراتر از عرضه و تقاضا ، منطق قیمت سهام کمی فازی می شود. از آنجا که عرضه سهام به طور کلی ثابت است ، معما برای فهمیدن چه تأثیری در تقاضا است. چرا مردم می خواهند سهام خاصی بخرند یا بفروشند؟درآمد و سود مطمئناً نقش بزرگی ایفا می کند. اگر پست های پیتزا فروشی شما در آخرین سه ماهه فروش را به ثبت برساند ، احتمالاً سرمایه گذاران بیشتری را به خود جلب می کند و قیمت سهام را بالا می برد. اما درآمد فقط نیمی از داستان را بیان می کند. رقابت محلی و جهانی وجود دارد که باید در نظر بگیرد ، افزایش هزینه های مواد پیتزا ، اتحاد احتمالی پسران تحویل پیتزا و موارد دیگر. تحلیلگران و کارگزاران سهام حرفه ای (و همچنین سرمایه گذاران آماتور) سعی می کنند هنگام تلاش برای پیش بینی حرکات آینده قیمت سهام ، همه این عوامل را در نظر بگیرند.
از این گذشته ، این تغییر در قیمت سهام با گذشت زمان است که ارزش نهایی آن را برای سهامداران تعیین می کند. نکته اصلی سرمایه گذاری "خرید کم ، فروش زیاد" است. شما می خواهید سهام را با قیمت 2 دلار در هر سهم خریداری کنید و سپس در هنگام سهم 20 دلار آن را بفروشید. امن ترین راه برای خرید کم و فروش زیاد سرمایه گذاری در سهام رشد آهسته-معمولاً یک شرکت مستقر با سابقه طولانی از موفقیت مانند Coca-Cola یا IBM-و سالهاست که روی آن نگه دارید. این اجازه می دهد تا قیمت سهام به نوسانات کوتاه مدت آب و هوا ، اما متوسط رشد پایدار در طول زمان. یک استراتژی سرمایه گذاری بسیار ریسک پذیر این است که سعی کنید "چیز بزرگ بعدی" را انتخاب کنید و پس از اسکی های قیمت سهام به سرعت پول نقد کنید.
ریسک ذاتی بازار سهام این است که هر تعداد نیرو - منطقی یا غیر منطقی - می توانند قیمت ها را بالا یا پایین ببرند. در سالهای اخیر، شاهد رونق و در نتیجه سقوط دو حباب بزرگ در بازار سهام بودهایم که در اوایل دهه 2000 در اطراف بخش اینترنت و شش سال بعد از آن بازار مسکن شکل گرفتند. در هر دو مورد، کالاها بیش از حد ارزش گذاری شدند و سرمایه گذاران پول را به بازارهای بی سود یا ناپایدار سرازیر کردند. وقتی حقیقت آشکار شد، سرمایه گذاران برای فروش هجوم آوردند و قیمت سهام را پایین آوردند.
یکی از راههای سرمایهگذاری ایمن در بازار سهام، یافتن کارگزاری است که استراتژی سرمایهگذاری شما را درک کرده و بر اساس آن معامله کند. در صفحه بعد درباره کارگزاران بورس و روش های اندازه گیری عملکرد بازار بیشتر بدانید.
میانگین سهام و کارگزاران
یک تاجر در هیئت تجارت شیکاگو شاهد است که میانگین صنعتی داوجونز، S& P 500 و NASDAQ Composite Index همگی پس از اخبار افزایش شدید قیمت بنزین در جولای 2008 سقوط می کنند.
آن اعداد مرموز به نام میانگین صنعتی داوجونز، S& P 500 و شاخص ترکیبی NASDAQ که همیشه در اخبار عصر گزارش می شوند، چه هستند؟اینها قیمتهای تکی سهام نیستند، بلکه میانگینهای کل بازار هستند که به شما یک ایده کلی از نحوه عملکرد شرکتهای معامله شده در بازار سهام ارائه میکنند. میانگین صنعتی داوجونز مجموع ارزش 30 سهام بزرگ آمریکایی - فکر کنید جنرال موتورز، گودیر یا اکسون موبیل - تقسیم بر تعداد شرکت ها به اضافه هر تقسیم سهام است. S& P 500 میانگین ارزش 500 شرکت از این شرکت های بزرگ است. NASDAQ Composite میانگین کل سهام فهرست شده در بورس NASDAQ (بیش از 2800) است و شرکت های داخلی و جهانی را شامل می شود.
چیزی که این میانگین ها به شما می گویند سلامت عمومی قیمت سهام در کل است. اگر اقتصاد به خوبی پیش می رود، آنگاه قیمت سهام به طور انبوه در بازاری که به عنوان بازار صعودی شناخته می شود افزایش می یابد. اگر عملکرد ضعیفی داشته باشد، قیمتها بهعنوان گروهی در بازاری که بازار نزولی نامیده میشود کاهش پیدا میکند. بازار نزولی به طور کلی به عنوان کاهش مداوم بیش از 20 درصد از میانگین صنعتی داوجونز [منبع: CNN Money] تعریف می شود.
به عنوان یک سرمایه گذار، گزینه های مختلفی برای خرید یا فروش سهام دارید. ده ها شرکت وجود دارند که مجاز به تجارت با بورس های اصلی ایالات متحده و حتی صرافی های خارجی مانند بورس های توکیو یا لندن هستند. اگر با یک خانه سرمایه گذاری مانند مریل لینچ، چارلز شواب یا مورگان استنلی تماس بگیرید، آنها شما را به یک کارگزار بورس متصل می کنند که می تواند معاملات شما را با هزینه ای انجام دهد.
مانند بسیاری از صنایع دیگر، اینترنت معاملات سهام را متحول کرده است و به هر کسی که دارای حساب معاملاتی آنلاین است، این قدرت را می دهد که خرید و فروش سهام خود را با قیمت کمتر از 7 دلار در هر معامله انجام دهد.
سهامی که در بورس فهرست نشده اند، در خارج از بورس (OTC) فروخته می شوند. سهام فرابورس عموماً در شرکتهای کوچکتر و پرریسکتر هستند. معمولاً سهام فرابورس سهام شرکتی است که الزامات بورس را برآورده نمی کند.