یک اشتباه بزرگ که بسیاری از معامله گران برای بیش از حد و بیش از حد انجام می دهند ، با مناطق افراطی 80 و 20 کار می کند. این یک اشتباه اساسی است ، زیرا مخترعین اصلی نوسان ساز مانند جورج لین از Stochastics ، فرض می کنند که این مناطق شدید فقط در صورت استفاده استفاده می شوداز یک طرف یک روند وجود دارد و از طرف دیگر فقط در جهت این روند فراگیر و در صورت وجود واگرایی های اضافی وجود دارد. بنابراین باید از وسیله تجزیه و تحلیل منطقه برای شاخص ها ، به ویژه برای نوسان ساز استفاده کرد.
خطای دیگر استفاده از دلخواه است ، زیرا طول زمان معمول برای نوسان سازها و شاخص ها. شما همیشه باید از طول مناسب برای چرخه مربوطه استفاده کنید. دلیل این امر این است که به عنوان مثال یک نوسان ساز ده روز یا ده میله فقط می تواند حرکاتی را که در این ده میله رخ می دهد ، ضبط کند ، نه حرکاتی که کوتاه تر یا طولانی تر باشد. به همین دلیل ، در صورت امکان باید با چندین نوسان ساز کار کنید.
لری ویلیامز توصیه می کند با دو نوسان ساز کار کنید که به دو چرخه مهم تنظیم شده و سپس با استفاده از روش اختلاف ، یک حرکت را از مقادیر خود محاسبه کنید. برای بیشتر نوسان سازها ، نوسان شدید به افراط و تفریط بدان معنی است که این منطقه دوباره مورد آزمایش یا نقض قرار می گیرد. فقط واگرایی ها به تغییر البته اشاره می کنند.
اگر نوسان ساز در منطقه Overbought و در محدوده فوقانی فوقانی قرار داشته باشد ، در صورت عدم وجود یا فقط تصحیح قیمت جزئی ، نشانه قدرت بازار است. در مقابل ، این نشانه ضعف بازار است که نوسان ساز در محدوده شدید پایین قرار دارد و بازار به سختی بالا می رود. تا آنجا که ، نوسان سازها نیز شاخص های روند هستند.
یک باشگاه بازنده تصادفی انبوهی از معامله گران است که در بورس سهام پول خود را از دست می دهند ، زیرا آنها به طور شماتیک به برخی از شاخص های محبوب ، به ویژه نوسان سازها مانند پیروان تصادفی ، RSI یا دنبال کننده روند ، مانند MACD چسبیده اند. با این حال ، این علیه این شاخص ها صحبت نمی کند ، بلکه علیه معامله گران است.
به خصوص در مورد اسیلاتورهایی مانند Stochastic، همیشه مهم است که با تایم فریم های مختلف کار کنید. به صورت روزانه و حتی با شدت بیشتری در منطقه معاملاتی روزانه، Stochastic سیگنال های نادرست زیادی می دهد. با این حال، اگر سیگنال ها را به صورت هفتگی فیلتر کنید، نرخ ضربه به طور چشمگیری افزایش می یابد. اما همچنین بسیاری از سیگنال های نادرست را می توان تفسیر کرد. اگر بازار بیش از حد خرید شود بدون اینکه قیمت ها به میزان قابل توجهی اصلاح شود، پس این نشانه قدرت بازار و در نتیجه صعودی است. اگر قیمت ها بدون افزایش قابل توجه بازار، بیش از حد فروخته شوند، این نشان دهنده ضعف بازار و نزولی است.
علاوه بر این، اسیلاتورها باید همیشه به طور کلی در ارتباط با سایر اندیکاتورها استفاده شوند، به عنوان مثال ADX به عنوان نشانگر روند، و البته باید از اندیکاتورهای مدرن که تمام قابلیت های رایانه را اعمال می کنند، استفاده کرد. یک ADX در حال افزایش، به خصوص اگر هنوز کاملاً بالا باشد، فقط به سیگنالهای نوسانگر نیاز دارد که در جهت روند حرکت میکنند. اگر ADX کاهش یابد، به خصوص اگر بسیار کم باشد، می توانید با اسیلاتورها برخلاف روند معامله کنید.
اصطلاحات خرید بیش از حد و فروش بیش از حد فقط برای شرایط شدید بازار که هر چند سال یک بار اتفاق میافتد به کار میرفت. بنابراین، این مفهوم در دوره های زمانی کوتاه تر مورد تردید است. جدای از آن، سطوح افراطی بسته به فاز بازار سهام و احساسات بازار تغییر می کند. بنابراین، معقول است که سطوح خاصی از نوسانگر را مشخص نکنیم، که پس از آن باید بیش از حد خرید یا بیش از حد فروخته شود، اما نسبت به سطوح خاصی از نوسانات.
یک ابزار خوب برای این کار باندهای بولینگر هستند. شما به سادگی می توانید با در نظر گرفتن سطح مربوط به نوسانگر به عنوان بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد ادامه دهید، که زمانی می رسد که قیمت ها به خط بالایی یا پایینی باندهای بولینگر رسیده باشند، اما همچنین می توانید باندهای بولینگر را مستقیماً روی اندیکاتور اعمال کنید، اگر نرم افزاراجازه می دهد.
یک گزینه کم استفاده، اعمال تجزیه و تحلیل ناحیه به نوسانگرها و در برخی موارد برای اندیکاتورهای زیر روند است. به طور مشابه، فیبوناچی و موری می توانند برای اندیکاتورها مفید باشند. هرگز نباید از نوسانگرها به تنهایی استفاده کنید، بلکه همیشه از یک نشانگر متفاوت به عنوان فیلتر استفاده کنید. اندیکاتورهای روند، پیروان روند، مانند MACD، و اندیکاتورهای مدرن به ویژه مناسب هستند.
به طور کلی، آن دسته از نوسانگرهایی که چیزی در مورد Momentum می گویند بسیار مفید هستند. اینها، البته، خود Momentum و ROC، اما همچنین Stochastic، CCI و RSI و دیگران هستند.
نوسان سازها نیز برای تعیین روند مفید هستند. بسیاری از آنها ، مانند RSI ، به سختی هرگز به یک منطقه شدید دیگر می رسند. اگر از طرف دیگر ، آنها به عقب و جلو نوسان کنند ، بازار بدون روند و یا در یک منطقه کشویی است. البته نیز نتیجه می گیرد که نوسان سازها فقط در جهت روند استفاده می شوند. بنابراین شما فقط از آنها به عنوان یک ابزار زمان بندی استفاده می کنید و با روند فعلی پیش می روید ، بنابراین برای تعیین جهت بازار نیست.
نوسان سازها دیرتر از حرکات قیمت سیگنال می دهند ، زیرا باید منتظر آنها باشند و توسط آنها محاسبه می شوند. بنابراین توصیه می شود همیشه نوسان سازها را با روش هایی که پیش بینی ها را امکان پذیر می کنند ، که آینده نگر هستند ، ترکیب کنید. مثالها شامل فیبوناچی ، گان ، مورری ، طالع بینی و تا حدی تحقیقات چرخه است. تصادفی به ویژه برای ترکیب با چنین روش هایی مناسب است. حتی بهتر ، برخی از شاخص های مدرن مناسب هستند.
محبوبیت نوسان سازها با این واقعیت توضیح داده می شود که متعاقباً هر قله و هر طبقه را مشخص می کنند. با این حال ، این برای تجارت چندان مهم نیست ، زیرا آنها برای مدت طولانی در محدوده شدید باقی می مانند. بنابراین ، در هر صورت ، فقط لازم است که آنها را به عنوان یک روش اضافی در ارتباط با سایر شاخص ها ، به عنوان مثال شاخص های مدرن ، نمودارهای شمعدانی یا مناطق مقاومت و پشتیبانی و همچنین زاویه های گان ، سطح فیبوناچی ، موری ، انجام دهید. یا خطوط سیاره ای