پیوند بین سازمان واضح ، منطقی و ارتباطات مؤثر ، هم برای "فرستنده" و هم برای "گیرنده" قدرتمند است. برای نویسنده ، یک طرح کلی از اطلاعات به عنوان یک چاپ آبی برای عمل عمل می کند. این تمرکز و جهت را فراهم می کند زیرا نویسنده سند را تشکیل می دهد ، که به اطمینان از تحقق هدف اعلام شده کمک می کند. برای خواننده ، سازمان CLEAR سهولتی را که با آن می توان اطلاعات ارائه شده را درک کرده و به خاطر می آورد ، بسیار تقویت می کند. مردم به دنبال الگوهای برای کمک به درک اطلاعات هستند. هنگامی که خواننده قادر به یافتن الگویی نیست که معقول باشد ، هرج و مرج و سردرگمی فراوان است. بنابراین ، ارتباطات مؤثر با مجموعه ای از ایده های کاملاً سازمان یافته به دنبال یک الگوی منطقی و سازگار آغاز می شود. بنابراین ، یکی از مهمترین تصمیماتی که یک نویسنده در مورد الگوی سازمانی که برای ساختار و سفارش اطلاعات استفاده می شود ، نگران می شود.
الگوهای بسیاری وجود دارد که یک نویسنده می تواند برای سازماندهی ایده های خود از آن استفاده کند. الگوی خاص (یا ترکیبی از الگوهای) انتخاب شده به موضوع خاص و اهداف نویسنده برای سند بستگی دارد. هیچ قانونی برای انتخاب الگوی سازمان وجود ندارد. باید به سادگی با دقت فکر کرد که کدام الگوی بیشترین حس را برای کمک به خواننده برای درک بهتر و به یاد آوردن اطلاعات دارد. روش های مختلفی برای سازماندهی همان اطلاعات وجود دارد ، و اغلب دو یا چند الگوی سازمانی متفاوت برای ایجاد یک طرح کلی از اطلاعات ترکیب می شوند.
متداول ترین الگوهای سازمان در زیر شرح داده شده است.
الگوهای زمانی
یک الگوی زمانی از سازمان ، اطلاعات را با توجه به پیشرفت زمان ، چه به جلو یا عقب ، ترتیب می دهد. هنگامی که یک موضوع از نظر بخش های مختلف زمان به بهترین وجه درک می شود ، یک قالب زمانی به خوبی کار می کند. به عنوان مثال ، مباحث با ماهیت تاریخی با استفاده از این الگوی به بهترین وجه سازماندهی می شوند.
هنگام استفاده از یک الگوی زمانی ، هر بخش اصلی از اطلاعات یک دوره خاص را نشان می دهد ، و نقاط فرعی موجود در هر بخش اصلی به وقایع قابل توجهی که در آن بازه زمانی رخ داده است اشاره دارد. تنوع این الگوی سازمانی شامل تقسیم یک موضوع به "گذشته-آینده-آینده" یا "قبل از مرگ-بعد" است.
به عنوان مثال ، فرض کنید هدف بیان شده نویسنده توصیف توسعه تاریخی و تکامل شهر سیاتل است. با فرض اینکه سیاتل 100 سال قدمت دارد ، نویسنده می تواند با گروه بندی آن در چهار قطعه 25 ساله ، اطلاعات را سازماندهی کند. در این حالت ، نقاط فرعی در هر بخش اصلی از زمان مهمترین رویدادهایی که در آن بازه زمانی خاص رخ داده است را نشان می دهد. توجه کنید که با شکستن طول 100 ساله به تکه های 25 ساله مجزا ، نویسنده می تواند یک طرح کلی ایجاد کند که از دستورالعمل های تشریح شرح داده شده در "اصول سازماندهی" پیروی کند. این طرح شامل چهار بخش اطلاعات متقابل و متعادل است.
نمونه الگوی زمانی
- رویداد مهم شماره 1
- رویداد مهم شماره 2
- رویداد مهم شماره 1
- رویداد مهم شماره 2
- رویداد مهم شماره 1
- رویداد مهم شماره 2
- رویداد مهم شماره 1
- رویداد مهم شماره 2
الگوهای متوالی
یک الگوی پی در پی سازمان شبیه به یک الگوی زمانی است ، اما اطلاعات را مطابق توالی گام به گام ترتیب می دهد که یک فرآیند خاص را توصیف می کند. با استفاده از یک الگوی پی در پی ، هر بخش اصلی از اطلاعات یک مرحله اصلی را نشان می دهد که در فرآیند واقعی دنبال می شود. نقاط موجود در هر بخش اصلی نشان دهنده زیر مراحل زیر است. هنگامی که فرد مایل به توصیف فرایندی است که یک سری خاص از مراحل را به ترتیب خاص دنبال می کند ، یک الگوی پی در پی به خوبی کار می کند.
به عنوان مثال ، فرض کنید هدف بیان شده یک نویسنده توضیح نحوه تهیه شراب است. یک الگوی پی در پی در این حالت مؤثر خواهد بود زیرا روند کار را به یک سری خاص از مراحل که باید در یک ترتیب دقیق دنبال شود ، تجزیه می کند. توجه کنید که یک سری مراحل کوچکتر مرتبط با یک گروه بزرگتر گروه بندی می شوند. بنابراین ، فرآیندی که شامل بسیاری از مراحل خاص است ، می تواند با برجسته ترین مراحل اساسی ساده شود ، که به خواننده کمک می کند تا روند را درک کرده و قسمت های اصلی آن را به خاطر بسپارد.
مثال الگوی متوالی
- روش برداشت شماره یک
- روش برداشت شماره دو
- روش آماده سازی شماره یک
- روش آماده سازی شماره دو
- روش تخمیر شماره یک
- روش تخمیر شماره دو
- فشار دادن روش شماره یک
- فشار دادن روش شماره دو
- روش پیری شماره یک
- روش پیری شماره دو
الگوهای مکانی
یک الگوی فضایی از سازمان ، اطلاعات را مطابق با نحوه قرار گرفتن در کنار هم در فضای فیزیکی ترتیب می دهد. یعنی ، جایی که یک چیز در رابطه با دیگری وجود دارد. این الگوی به خوبی کار می کند وقتی که یک نویسنده مایل به ایجاد یک تصویر ذهنی از چیزی است که دارای قسمت های مختلفی است که با موقعیت فیزیکی متمایز می شود. به عنوان مثال ، مباحث مربوط به جغرافیا ، اغلب با استفاده از الگوی فضایی به بهترین وجه سازماندهی می شوند.
به عنوان مثال ، فرض کنید یک نویسنده مایل به توصیف اشکال سرگرمی در دسترس گردشگرانی که از سیاتل بازدید می کنند ، توصیف کند. او می تواند اطلاعات را مطابق "کارهایی که باید انجام شود" در مناطق مختلف یا مکان های جغرافیایی شهر ترتیب دهد. توجه کنید که چگونه این الگوی سازمان به خواننده کمک می کند. منطقی است که نویسنده بتواند اطلاعات را بر اساس موقعیت فیزیکی سازماندهی کند زیرا اطلاعات در این قالب به راحتی قابل درک و استفاده است ، به ویژه برای گردشگرانی که با منطقه آشنا نیستند.
نمونه الگوی مکانی
- آبیاری
- بازار Pike Place
- سوزن
- مرکز علوم اقیانوس آرام
- پردیس دانشگاه واشنگتن
- "خیابان" (مغازه های خیابان دانشگاه)
الگوهای مقایسه کنتراست
یک الگوی مقایسه و کنتراست اطلاعات را مطابق با چگونگی دو یا چند چیز مشابه یا متفاوت از یکدیگر (یا هر دو) ترتیب می دهد. این یک الگوی مؤثر برای استفاده است که خواننده بتواند یک موضوع را بهتر درک کند وقتی در رابطه با دیگری توصیف می شود. اگر خواننده با یک موضوع آشنا باشد ، نویسنده می تواند آن را با موضوع دیگری مقایسه یا تضاد کند تا بینش آن را ببخشد.
به عنوان مثال ، فرض کنید هدف بیان شده یک نویسنده کمک به خواننده است که تصمیم آگاهانه ای در مورد حضور در کالج دو ساله یا دانشگاه چهار ساله بگیرد. یکی از راه های ترتیب دادن اطلاعات ، مقایسه و تضاد دو گزینه آموزشی در چندین بعد مهم مانند هزینه ، کیفیت آموزش و تنوع برنامه های آموزشی است. در این حالت ، تعداد بخش های اصلی در طرح کلی بستگی به این دارد که چه مقدار ابعاد یا عوامل در نظر گرفته شده است (سه مورد در زیر). راه دیگر برای ترتیب دادن اطلاعات ، ایجاد دو بخش اصلی است ، یکی که شباهت ها را توصیف می کند و مواردی را توصیف می کند که تفاوت ها را توصیف می کند (همانطور که در مثال شماره 2 نشان داده شده است). توجه کنید که هر فرمت می تواند به همان اندازه مؤثر باشد.
الگوی الگوی کنتراست را به عنوان مثال مقایسه کنید
- دو سال
- چهار ساله
- دو سال
- چهار ساله
- دو سال
- چهار ساله
الگوی دوتایی و کنتراست مثال دو
- برنامه های آموزشی
- هزینه شهریه
- کیفیت آموزش
- نوع مدرک
مزایای الگوهای disadvantages
این الگو با تقسیم کردن آن به بخشهای «خوب» و «بد» یا موافقان و مخالفان، اطلاعات مربوط به یک موضوع را سازماندهی میکند. زمانی که نویسنده بخواهد بدون اتخاذ موضعی متقاعدکننده، هر دو طرف موضوع را به طور عینی مورد بحث قرار دهد، استفاده از آن موثر است. این به خواننده این امکان را می دهد که هر دو طرف یک موضوع را بسنجید. همانند الگوی مقایسه-کنتراست، تعدادی از تغییرات احتمالی برای الگوی مزایا و معایب وجود دارد. ساده ترین شکل این الگو در زیر نشان داده شده است.
برای مثال، فرض کنید که هدف یک نویسنده توصیف مزایا و معایب حضور در یک کالج دو ساله است. یکی از راه های ترتیب دادن اطلاعات، تقسیم آن به دو بخش اصلی است، یکی برای مزایا و دیگری برای معایب. در این سناریو، اطلاعات موجود در هر بخش اصلی، موضوعات خاص تجزیه و تحلیل (هزینه، دسترسی و غیره) را نشان می دهد.
مزایا و معایب مثال
- هزینه
- دسترسی
- تعداد برنامه های آموزشی
- کیفیت آموزش
الگوهای علت و معلولی
این الگو برای نشان دادن علل و اثرات مختلف شرایط مختلف استفاده می شود. این الگو به ویژه هنگام نوشتن یک سند متقاعدکننده که در آن نویسنده از اقداماتی برای حل یک مشکل حمایت می کند، مؤثر است، زیرا روابط مهم بین متغیرها را نشان می دهد. دو تغییر عمده در این الگو وجود دارد.(الف) تقسیم طرح کلی به دو بخش عمده شامل علل و آثار؛یا (ب) تقسیم طرح بر اساس علل مختلف، با اثرات هر علت در بخش بزرگتر "علل". نمونه های زیر را ببینید.
فرض کنید هدف بیان شده نویسنده توضیح علل تشدید تعارض و اثرات آن است. او می تواند اطلاعات را به یکی از دو روش زیر سازماندهی کند. باز هم، توجه کنید که هر یک از روش ها می تواند به همان اندازه خوب کار کند.
الگوی علت و معلول مثال اول
- گسترش مسائل
- حملات شخصی
- تمرکز خود را روی موضوع اصلی از دست بدهید
- چرخه پاسخ های دفاعی
- جهت گیری برد- باخت
- احساسات منفی
الگوی علت و معلول مثال دوم
- اثر: از دست دادن تمرکز بر مسائل اصلی
- اثر: چرخه پاسخ های دفاعی
- اثر: احساسات منفی
- اثر: جهت گیری برد- باخت
الگوهای مشکل-راه حل
یک الگوی حل مسئله، اطلاعات را به دو بخش اصلی تقسیم می کند، یکی که یک مشکل را توصیف می کند و دیگری که یک راه حل را توصیف می کند. این الگو معمولاً در نوشتن متقاعدکننده استفاده میشود، جایی که هدف کلی نویسنده متقاعد کردن خواننده برای حمایت از یک روش خاص است. این الگو طوری طراحی شده است که خواننده را وادار به ایجاد نوعی تغییر در عقیده یا رفتار خود با اثبات وجود مشکل و سپس ارائه راه حل کند. در بخش مشکل، نویسنده جنبه های مختلف مسئله مورد بحث را شناسایی کرده و شواهدی از این مشکلات ارائه می دهد. در بخش راه حل، نویسنده یک راه حل بالقوه را شناسایی می کند و از اثربخشی این راه حل بر سایر راه حل ها پشتیبانی می کند.
به عنوان مثال، فرض کنید هدف نویسنده این است که خوانندگانش را متقاعد کند که دوچرخه را به عنوان شکل اصلی حمل و نقل خود سوار کنند. ابتدا نویسنده تلاش خواهد کرد تا ثابت کند که اشکال متداول حمل و نقل موتوری مشکلات قانع کننده ای را ایجاد می کند که نیاز به راه حل دارد. سپس او نشان می دهد که چگونه راه حل پیشنهادی - دوچرخه سواری - جایگزین مفیدی برای رانندگی ارائه می دهد.
مثال مشکل-راه حل
- افزایش تراکم ترافیک
- افزایش آلودگی
- افزایش "خشم جاده" از استرس مربوط به ترافیک
- دوچرخه سواری تعداد وسایل نقلیه موتوری در حال استفاده را کاهش می دهد
- دوچرخه سواری منبع آلودگی نیست
- دوچرخه سواری فواید سلامت جسمی و روانی دارد
الگوی موضوعی
این الگو متداولترین قالب مورد استفاده است و معمولاً زمانی کار میکند که سایر الگوها این کار را نکنند. یک الگوی موضوعی اطلاعات را بر اساس موضوعات فرعی مختلف در یک موضوع بزرگتر، یا «انواع» چیزهایی که در یک دسته بزرگتر قرار می گیرند، مرتب می کند. با استفاده از این الگو، هر "نوع" بخش اصلی اطلاعات را نشان می دهد.
برای مثال، فرض کنید نویسندهای میخواست انواع مختلف شراب را توصیف کند. یکی از راههای مشخص کردن این اطلاعات، تقسیم نوع شراب بر رنگ آن است، همانطور که در مثال اول نشان داده شده است. راه دوم، تقسیم انواع شراب بر اساس منطقه ای است که در آن ساخته شده اند، همانطور که در مثال دو نشان داده شده است.