اوان تارور است 6 + سال تجربه در تجزیه و تحلیل مالی و 5+ سال به عنوان یک نویسنده, سردبیر, و کپی رایتر.
خدیجه خارتیت یک متخصص استراتژی و سرمایه گذاری و بودجه و مربی فینتک و مالی استراتژیک در دانشگاه های برتر است. او بیش از 25 سال است که مشاور و سرمایهگذار است. او یک فینرا سری است 7, 63, و 66 دارنده مجوز.
یاریلت پرز یک روزنامه نگار و واقعیت سنج چندرسانه ای با تجربه و دارای مدرک کارشناسی ارشد روزنامه نگاری است. او در شهرستانها متعدد پوشش اخبار کار, سیاست, تحصیلات, و بیشتر. تخصص او در امور مالی شخصی و سرمایه گذاری و املاک و مستغلات است.
اینوستوپدیا / متیو کالینز
تقسیم بندی بازار چیست?
تقسیم بندی بازار یک اصطلاح بازاریابی است که به جمع شدن خریداران احتمالی در گروه ها یا بخش هایی با نیازهای مشترک و پاسخ مشابه به یک اقدام بازاریابی اشاره دارد. تقسیم بندی بازار شرکت ها را قادر می سازد تا دسته های مختلفی از مصرف کنندگان را هدف قرار دهند که ارزش کامل محصولات و خدمات خاص را متفاوت از یکدیگر درک می کنند.
نکات کلیدی
- تقسیم بندی بازار به دنبال شناسایی گروه های هدفمند مصرف کنندگان برای متناسب سازی محصولات و برندسازی به روشی است که برای گروه جذاب باشد.
- بازار را می توان در راه های مختلفی مانند جغرافیایی تقسیم, جمعیتی, و یا رفتاری.
- تقسیم بندی بازار به شرکت ها کمک می کند تا ریسک را به حداقل برسانند و بدانند کدام محصولات به احتمال زیاد سهم بازار هدف را کسب می کنند و بهترین راه ها برای بازار و تحویل این محصولات به بازار است.
- با خطر به حداقل برسد و وضوح در مورد بازاریابی و تحویل یک محصول به اوج, یک شرکت می تواند منابع خود را در تلاش به احتمال زیاد به بیشترین سود تمرکز.
- تقسیم بندی بازار همچنین می تواند دسترسی جمعیتی یک شرکت را افزایش دهد و ممکن است به شرکت در کشف محصولات یا خدماتی که قبلا در نظر نگرفته بودند کمک کند.
تقسیم بندی بازار
درک تقسیم بندی بازار
شرکت ها به طور کلی می توانند از سه معیار برای شناسایی بخش های مختلف بازار استفاده کنند:
- همگنی یا نیازهای مشترک در یک بخش
- متمایز بودن یا منحصر به فرد بودن از گروه های دیگر
- واکنش یا پاسخ مشابه به بازار
به عنوان مثال یک شرکت کفش ورزشی ممکن است بخش های بازار برای بازیکنان بسکتبال و دونده های مسافت طولانی داشته باشد. بسکتبالیست ها و دونده های مسافت طولانی به عنوان گروه های مجزا به تبلیغات بسیار متفاوتی پاسخ می دهند. درک این بخش های مختلف بازار شرکت کفش ورزشی به نام تجاری خود را مناسب بازار را قادر می سازد.
تقسیم بندی بازار یک فرمت از تحقیقات بازار است که به دنبال شناسایی گروه های هدفمند از مصرف کنندگان به خیاط محصولات و نام تجاری در راه است که جذاب به گروه است. هدف از تقسیم بندی بازار به حداقل رساندن ریسک با تعیین اینکه کدام محصولات بهترین شانس را برای کسب سهم از بازار هدف دارند و تعیین بهترین راه برای تحویل محصولات به بازار است. این اجازه می دهد تا شرکت برای افزایش بهره وری کلی خود را با تمرکز منابع محدود در تلاش است که تولید بهترین بازگشت سرمایه گذاری (بازگشت سرمایه).
تقسیم بندی بازار به یک شرکت اجازه می دهد تا کارایی کلی خود را با تمرکز منابع محدود بر تلاش هایی که بهترین بازده سرمایه گذاری را ایجاد می کنند افزایش دهد (بازگشت سرمایه).
انواع تقسیم بندی بازار
چهار نوع اصلی تقسیم بندی بازار وجود دارد. با این وجود معمولا یک نوع را می توان به یک بخش جداگانه و یک بخش سازمان تقسیم کرد. از این رو, در زیر پنج نوع رایج تقسیم بندی بازار هستند.
تقسیم بندی جمعیتی
تقسیم بندی جمعیتی یکی از روش های ساده و رایج تقسیم بندی بازار است. این شامل شکستن بازار به جمعیتی مشتری به عنوان سن, درامد, جنس, نژاد, تحصیلات, یا شغل. این استراتژی تقسیم بندی بازار فرض می کند که افراد با جمعیتی مشابه نیازهای مشابهی خواهند داشت.
مثال: استراتژی تقسیم بازار برای یک کنسول بازی ویدیویی جدید ممکن است نشان دهد که اکثر کاربران مردان جوان با درامد یکبار مصرف هستند.
تقسیم بندی شرکت
تقسیم بندی فیرموگرافی همان مفهوم تقسیم بندی جمعیتی است. اما, به جای تجزیه و تحلیل افراد, این استراتژی به نظر می رسد در سازمان و به نظر می رسد در یک شرکت تعداد کارکنان, تعدادی از مشتریان, تعداد دفاتر, و یا عواید سالانه.
مثال: یک تامین کننده نرم افزار شرکتی ممکن است به یک شرکت چند ملیتی با مجموعه ای متنوع تر و قابل تنظیم نزدیک شود در حالی که با هزینه ثابت و محصول ساده تری به شرکت های کوچکتر نزدیک می شود.
تقسیم بندی جغرافیایی
تقسیم بندی جغرافیایی از نظر فنی زیرمجموعه ای از تقسیم بندی جمعیتی. این رویکرد مشتریان را بر اساس مکان فیزیکی گروه بندی می کند و فرض می کند که افراد در یک منطقه جغرافیایی خاص ممکن است نیازهای مشابهی داشته باشند. این استراتژی بیشتر مفید برای شرکت های بزرگتر به دنبال گسترش به شاخه های مختلف دفاتر یا مکان است.
مثال: یک خرده فروش لباس ممکن است باران بیشتری را در مکان های شمال غربی خود در مقایسه با مکان های جنوب غربی خود به نمایش بگذارد.
تقسیم بندی رفتاری
تقسیم بندی رفتاری به شدت متکی بر داده های بازار, اقدامات مصرف کننده, و الگوهای تصمیم گیری مشتریان. این رویکرد مصرف کنندگان را بر اساس نحوه تعامل قبلی با بازارها و محصولات گروه بندی می کند. این رویکرد فرض می کند که مصرف کنندگان عادت های قبل از خرج کردن را نشانگر چیزی می دانند که ممکن است در طول زمان یا در پاسخ به رویدادهای جهانی تغییر کنند.
مثال: مصرفکنندگان هزاره بهطور سنتی بیشتر مشروبات الکلی میخرند در حالی که نسلهای قدیمیتر بهطور سنتی احتمال بیشتری برای خرید برندهای ملی دارند.
تقسیم بندی روانشناختی
اغلب رویکرد تقسیم بندی بازار سخت ترین, تقسیم بندی روانی تلاش برای طبقه بندی مصرف کنندگان بر اساس شیوه زندگی خود را, شخصیت, نظرات, و منافع. دستیابی به این امر ممکن است دشوارتر باشد زیرا این صفات (1) ممکن است به راحتی تغییر کنند و (2) ممکن است داده های عینی به راحتی در دسترس نداشته باشند. با این حال, این رویکرد ممکن است قوی ترین نتایج بخش بازار عملکرد به عنوان گروه افراد بر اساس محرکهای ذاتی به عنوان مخالف به نقاط داده های خارجی.
مثال: یک شرکت پوشاک تناسب اندام ممکن است افراد را بر اساس علاقه خود به بازی یا تماشای انواع ورزش ها هدف قرار دهد.
دیگر نمونه های کمتر قابل توجه از انواع تقسیم بندی شامل حجم (یعنی چقدر مصرف کننده خرج می کند), مربوط به استفاده (یعنی چگونه وفادار یک مشتری است), و یا دیگر صفات مشتری (یعنی چگونه ابتکاری و یا خطر مطلوب مشتری است).
چگونه بخش بازار خود را تعیین کنیم
هیچ روش واحد پذیرفته شده جهانی برای انجام تقسیم بندی بازار وجود ندارد. برای تعیین بخشهای بازار معمول است که شرکتها در طول سفر بخشبندی بازار خود سوالات زیر را از خود بپرسند.
مرحله اول: تعیین انتظارات/اهداف
- هدف یا هدف از انجام تقسیم بندی بازار چیست?
- چه امید شرکت برای پیدا کردن با انجام تقسیم بندی بازاریابی?
- این شرکت هر گونه انتظارات در چه بخش های بازار ممکن است وجود داشته باشد?
مرحله 2: شناسایی بخش های مشتری
- چه بخش رقبای این شرکت فروش به?
- چه اطلاعات در دسترس عموم (به عنوان مثال داده اداره سرشماری ایالات متحده) مربوط و در دسترس به بازار ما است?
- چه داده هایی را می خواهیم جمع کنیم و چگونه می توانیم جمع کنیم?
- کدام یک از پنج نوع از بخش های بازار ما می خواهیم به بخش توسط?
مرحله 3: بخشهای بالقوه را ارزیابی کنید
- چه خطراتی وجود دارد که داده های ما نماینده بخش های بازار واقعی نیست?
- چرا ما باید انتخاب کنید به تهیه کردن به یک نوع از مشتری بیش از دیگری?
- چه در دراز مدت پیامدهای انتخاب یک بخش بازار را بر دیگری?
- مشخصات مشتری مطلوب شرکت چیست, و کدام بخش ها با این "مشتری کامل"همپوشانی دارند?
مرحله 4: توسعه استراتژی بخش
- چگونه می توانید این شرکت تست فرضیات خود را در بازار تست نمونه?
- چه استراتژی بخش بازاریابی موفق را تعریف می کند?
- چگونه می توانید اندازه گیری شرکت چه استراتژی در حال کار?
مرحله 5: راه اندازی و نظارت
- چه کسانی هستند ذینفعان کلیدی است که می تواند بازخورد پس از استراتژی تقسیم بندی بازار پرده برداری شده است?
- چه موانعی برای اعدام وجود دارد, و چگونه می توان غلبه بر?
- چگونه باید از راه اندازی کمپین بازاریابی داخلی ابلاغ شود?
مزایای تقسیم بندی بازار
تقسیم بندی بازاریابی برای پیاده سازی به تلاش و منابع نیاز دارد. با این حال, کمپین های تقسیم بندی بازاریابی موفق می تواند سود دهی و سلامت بلند مدت یک شرکت را افزایش دهد. چندین مزیت تقسیم بازار عبارتند از;
- افزایش بهره وری منابع. تقسیم بندی بازاریابی به مدیریت اجازه می دهد تا بر جمعیتی یا مشتریان خاصی تمرکز کند. به جای تلاش برای ترویج محصولات به کل بازار, تقسیم بندی بازاریابی اجازه می دهد تا متمرکز, رویکرد دقیق است که اغلب هزینه های کمتر در مقایسه با یک رویکرد رسیدن به گسترده.
- تصویر نام تجاری قوی تر. بخش بازاریابی مدیریت را مجبور می کند تا در نظر بگیرد که چگونه می خواهد توسط گروه خاصی از افراد درک شود. هنگامی که بخش بازار شناسایی شده است, مدیریت سپس باید در نظر چه پیام به سادگی. زیرا این پیام به مخاطبان هدف هدایت می شود, نام تجاری و پیام رسانی یک شرکت به احتمال زیاد بسیار عمدی است. این نیز ممکن است یک اثر غیر مستقیم باعث تجربه بهتر مشتری با شرکت داشته باشد.
- پتانسیل بیشتری برای وفاداری به برند. تقسیم بندی بازاریابی فرصت ایجاد روابط طولانی مدت با یک شرکت را برای مصرف کنندگان افزایش می دهد. مستقیم تر, روش های بازاریابی شخصی ممکن است با مشتریان طنین انداز و پرورش حس شمول, اجتماع, و احساس تعلق. علاوه بر این, تقسیم بندی بازار را افزایش می دهد احتمال این که شما زمین حق مشتری است که متناسب با خط تولید خود را و جمعیتی.
- تمایز بازار قوی تر. تقسیم بندی بازار به شرکت این فرصت را می دهد تا پیام دقیق خود را برای انتقال به بازار و رقبا مشخص کند. این نیز می تواند کمک به ایجاد تمایز محصول با برقراری ارتباط به طور خاص چگونه یک شرکت متفاوت از رقبای خود است. به جای یک رویکرد گسترده به بازاریابی, مدیریت صنایع دستی یک تصویر خاص است که به احتمال زیاد به یاد ماندنی و خاص.
- تبلیغات دیجیتال هدفمند بهتر. تقسیم بندی بازاریابی یک شرکت را قادر می سازد تا استراتژی های تبلیغاتی هدفمند بهتری را انجام دهد. این شامل برنامه های بازاریابی است که تلاش مستقیم نسبت به سنین خاص, مکان, و یا عادات از طریق رسانه های اجتماعی.
تقسیم بندی بازار خارج از تجارت وجود دارد. تحقیقات گسترده ای با استفاده از استراتژی های تقسیم بازار برای ترویج غلبه بر تردید واکسیناسیون کووید-19 و سایر ابتکارات بهداشتی انجام شده است.
محدودیت های تقسیم بندی بازار
مزایای فوق را نمی توان با برخی از جنبه های منفی بالقوه به دست. در اینجا برخی از معایب به نظر زمانی که با توجه به اجرای استراتژی های تقسیم بندی بازار.
- هزینه های بازاریابی بالاتر در صف مقابل. تقسیم بندی بازاریابی هدف بلند مدت کارایی دارد. با این حال, برای گرفتن این کارایی, شرکت ها اغلب باید منابع را از قبل صرف کنند تا بینش کسب کنند, داده ها, و در مورد مشتری خود و بازارهای گسترده تحقیق کنید.
- افزایش پیچیدگی خط تولید. تقسیم بندی بازاریابی یک بازار بزرگ را می گیرد و تلاش می کند تا به قطعات خاص و قابل کنترل تری تقسیم شود. این خطر منفی ایجاد یک خط تولید بیش از حد پیچیده و تکه تکه شده است که بیش از حد عمیق بر پذیرایی از بخشهای خاص بازار متمرکز است. به جای یک شرکت با داشتن یک خط تولید منسجم, یک شرکت بازاریابی مخلوط ممکن است تبدیل به بیش از حد گیج کننده و متناقض ارتباط نام تجاری کلی خود را.
- خطر اشتباه های بیشتر. تقسیم بندی بازار ریشه در این فرض دارد که جمعیت شناسی مشابه نیازهای مشترک را به اشتراک می گذارد. این ممکن است همیشه مورد باشد. با گروه بندی جمعیت همراه با این باور که صفات مشترک, یک شرکت ممکن است خطر شناسایی نادرست نیازها, ارزش ها, و یا انگیزه در افراد از یک جمعیت داده شده.
- اعتماد بالاتر به داده های قابل اعتماد. تقسیم بندی بازار فقط به اندازه داده های اساسی است که از ادعاهای مطرح شده پشتیبانی می کند. این بدان معناست که مراقب باشید از چه منابعی برای جذب داده ها استفاده می شود. این همچنین به معنای هوشیاری نسبت به تغییر روندها و زمانی است که بخشهای بازار ممکن است از مطالعات قبلی تغییر کرده باشند.
نمونه هایی از تقسیم بندی بازار
تقسیم بندی بازار مشهود است در محصولات بازاریابی و تبلیغاتی است که مردم هر روز استفاده کنید. تولیدکنندگان خودرو با توانایی خود در شناسایی صحیح بخش های بازار و ایجاد محصولات و کمپین های تبلیغاتی که مورد توجه این بخش ها قرار می گیرد رشد می کنند.
بازار تولید کنندگان غلات به طور فعال به سه یا چهار بخش بازار در یک زمان, هل دادن مارک های سنتی است که درخواست تجدید نظر به مصرف کنندگان مسن تر و مارک های سالم به مصرف کنندگان سلامت, در حالی که ساختمان وفاداری به نام تجاری در میان جوانترین مصرف کنندگان با گره زدن محصولات خود را به, مثلا, محبوب تم فیلم کودکان.
تولید کننده کفش ورزشی ممکن است چندین بخش بازار است که شامل ورزشکاران نخبه و مکرر ورزشگاه را برانگیخت و زنان مد و مردان میانسال است که می خواهند کیفیت و راحتی در کفش خود را تعریف کنیم. در تمام موارد, هوش بازاریابی سازنده در مورد هر بخش را قادر می سازد برای توسعه و تبلیغ محصولات با درخواست تجدید نظر بالا موثر تر از تلاش برای درخواست تجدید نظر به توده های گسترده تر.
تقسیم بندی بازار چیست?
تقسیم بندی بازار یک استراتژی بازاریابی است که گروه های منتخبی از مصرف کنندگان را شناسایی می کند به طوری که می توان محصولات یا خطوط تولید خاصی را به گونه ای معرفی کرد که منافع خود را جلب کند.
چرا تقسیم بندی بازار مهم است?
تقسیم بندی بازار متوجه می شود که همه مشتریان همان منافع قدرت خرید یا نیازهای مصرف کننده است. به جای پذیرایی از همه مشتریان بالقوه به طور گسترده, تقسیم بندی بازار مهم است زیرا تلاش می کند تلاش های بازاریابی یک شرکت را استراتژیک تر و تصفیه شده تر کند. با تدوین برنامه های خاص برای محصولات خاص با در نظر گرفتن مخاطبان هدف یک شرکت می تواند شانس خود را برای تولید فروش و کارایی بیشتر با منابع افزایش دهد.
انواع تقسیم بندی بازار چیست?
انواع تقسیم بندی شامل همگنی, که به نظر می رسد در نیازهای مشترک یک بخش, تمایز, که به نظر می رسد در چگونه گروه خاص می ایستد جدا از دیگران, و واکنش, و یا چگونه گروه های خاصی به بازار پاسخ.
برخی از استراتژی های تقسیم بندی بازار چیست?
استراتژی شامل هدف قرار دادن یک گروه با محل, توسط جمعیت-مانند سن یا جنس—توسط طبقه اجتماعی و یا شیوه زندگی, یا رفتاری—مانند استفاده و یا پاسخ.
یک مثال از تقسیم بندی بازار است?
پس از تجزیه و تحلیل مخاطبان خود و تصویر نام تجاری مورد نظر, Crypto. com وارد توافق با مت دیمون برای ترویج پلت فرم خود و سرمایه گذاری رمزنگاری شده است. دانستنی های فضایی و تاریخی, Crypto. com را تقسیم بندی بازار را هدف قرار جوان, جسورانه, بیشتر افراد در معرض خطر پذیرش.
خط پایین
تقسیم بندی بازار فرایندی است که شرکت ها برای تقسیم مشتریان بالقوه خود به بخش های مختلف استفاده می کنند. این اجازه می دهد تا شرکت به تخصیص منابع مناسب برای هر بخش فردی است که اجازه می دهد تا برای هدف قرار دادن دقیق تر در سراسر انواع کمپین های بازاریابی.